کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باها
لغتنامه دهخدا
باها. (اِ) نوعی از طعام باشد که پاچه نیز خوانند. (آنندراج ) (هفت قلزم ). نوعی از طعام باشد که عربان باهه اش گویند، باجه معرب آن است . (منتهی الارب ). نوعی از طعام . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
باجات
لغتنامه دهخدا
باجات . (معرب ، اِ) ج ِ باج و باجه (معرب با). باها. واها. (ربنجنی ).
-
بأه
لغتنامه دهخدا
بأه . [ب َءْه ْ ] (ع مص ) درنیافتن کسی را: ما باءَهْت ُ له ؛ نه دریافتم آن را. (منتهی الارب ). ما باءَهْت ُ له بأهاً؛ درنیافتم آن را. مقلوب مابهات . (ناظم الاطباء). ما بأه له بأهاً؛ مافطن له . (ذیل اقرب الموارد).
-
بأج
لغتنامه دهخدا
بأج . [ ب َءْج ْ ] (ع اِ) مستوی . برابر. (منتهی الارب ). عدیل . طریقه ٔ مساوی . (ناظم الاطباء). || روش . طریقه . || برگردانیدن کسی را. || آواز کردن : بأج الرجل ؛ آواز کرد مرد. || قسم . ضرب . لون . || واحد. (منتهی الارب ). باج بمعنای واحد عجمی است و...
-
ماش
لغتنامه دهخدا
ماش . (اِ) غله ٔ سبزرنگ و مدور طولانی و کوچک .(ناظم الاطباء). دانه ای است خرد و مدور که آن را در باها و پلاو پخته خورند. معرب آن مَج ّ است . اَقطِن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). دانه ای است و آن معرب یا مولد است . (المعرب جوالیقی ، ص 317). مج دانه ا...