کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بانوک پا راه رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بانوک پا راه رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
رووس اصابع القدم
-
جستوجو در متن
-
رووس اصابع القدم
دیکشنری عربی به فارسی
بانوک پا راه رفتن , نوک پنجه
-
گاکو
واژهنامه آزاد
(کرمانی)گوکو؛ چهار دست و پا راه رفتن کودک. || گاکو یا گوکو کردن: چهار دست و پا راه رفتن بچه.
-
نوک پا،توک پا
لهجه و گویش تهرانی
سر شصت پا،کمی راه رفتن(یک توک پا بریم)
-
stilts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راهپله ها، عصای زیر بغل، چوب پا، با چوب پا راه رفتن
-
پی و پا
لهجه و گویش تهرانی
پا ،توان راه رفتن
-
چاردست و پا
فرهنگ گنجواژه
روی دست و پا راه رفتن.
-
زُت زُت راه رفتن
لهجه و گویش بختیاری
zot zot râ raftan راه رفتن گنجشگ بهصورت حرکت دادنجفت پا.
-
toes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انگشتان پا، پنجه، جای پا، انگشت پای مهره داران، با انگشت پا زدن یا راه رفتن
-
toe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا، پنجه، جای پا، انگشت پای مهره داران، با انگشت پا زدن یا راه رفتن
-
اصبع القدم
دیکشنری عربی به فارسی
پنجه , انگشت پاي مهره داران , جاي پا , با انگشت پا زدن يا راه رفتن
-
گاگله
واژهنامه آزاد
(شیرازی) گاگِلِه؛ چهار دست و پا راه رفتن که به ویژه در بارۀ بچه های شیرخوار گفته می شود. (یکی از معانی غیژیدن نیز در فرهنگ دهخدا چهاردست و پا راه رفتن است.)
-
گوگله کردن
واژهنامه آزاد
چهار دست و پا راه رفتن نوزاد انسان پیش از آن که راه رفتن بیاموزد
-
toeing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهم زدن، با انگشت پا زدن یا راه رفتن