کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بانحراف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بانحراف
معنی
با گوشه ء چشم , کج , چپ چپ , اريب وار
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بانحراف
دیکشنری عربی به فارسی
با گوشه ء چشم , کج , چپ چپ , اريب وار
-
جستوجو در متن
-
با گوشه ء چشم
دیکشنری فارسی به عربی
بانحراف
-
اریب وار
دیکشنری فارسی به عربی
بانحراف
-
چپ چپ
دیکشنری فارسی به عربی
بانحراف , منحرف
-
کج
دیکشنری فارسی به عربی
اعوج , بانحراف , ثقيل الجانب , شرير , غير مباشر , مقعد المجذف , منحرف , ميل
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن مفرج بن ابی الخلیل النباتی ، مکنی به ابوالعباس و معروف به ابن الرومیة اموی اندلسی اشبیلی . ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء آرد: وی از اهل اشبیلیه و از اعیان علماء و اکابر فضلای آن شهر بود و در علم نبات و معرفت اشخاص ...