کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالیسر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بالیسر
لغتنامه دهخدا
بالیسر. [س َ ] (اِخ ) نام شهری در هندوستان . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
balisaur
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالیسر
-
معاش
لغتنامه دهخدا
معاش . [ م َ ](ع مص ) زیستن . (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ). زندگانی کردن . (غیاث ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عیش . مَعیش . معیشة. عیشة. عَیشوشَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ)زندگانی . (منتهی الارب ) (ناظم الا...
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) روذراوری . محمّدبن الحسین بن محمّدبن عبداﷲبن ابراهیم همدانی ملقب به ظهیرالدین مؤیدالدوله صفی امیرالمؤمنین . او یکی از وزرای بنی عباس و از صلحاء و علماء روزگار خویش بود. و در فقه و حدیث و نحو و تاریخ تصانیف نافعه دارد. وی...