کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بالکن
/bālkon/
معنی
۱. ایوان نردهدار کوچک جلو ساختمان.
۲. سالن فوقانی در سینما، تئاتر، یا مجالس قانونگذاری که مشرف به طبقۀ پایین است.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ایوان، مهتابی
۲. لژ، شاهنشین
برابر فارسی
ایوان
دیکشنری
balcony, loft, terrace
-
جستوجوی دقیق
-
بالکن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایوان، مهتابی ۲. لژ، شاهنشین
-
بالکن
فرهنگ واژههای سره
ایوان
-
بالکن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: balcon] bālkon ۱. ایوان نردهدار کوچک جلو ساختمان.۲. سالن فوقانی در سینما، تئاتر، یا مجالس قانونگذاری که مشرف به طبقۀ پایین است.
-
بالکن
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ فر. ] ( اِ.) 1 - ایوان . مهتابی . 2 - طبقة بالای تئاتر یا سینما. 3 - ایوان کوچک جلوی کاشانه ، ایوانک (فره ).
-
بالکن
لغتنامه دهخدا
بالکن . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) پالگانه . (لغات فرهنگستان ). بالکانه . مهتابی . ایوانچه . خروجی . پالانه . روشن . (یادداشت مؤلف ). پیش آمدگی در طبقه ٔ دوم هر ساختمان که معمولاً بداخل اطاق راه دارد و در حکم یک راهرو کم پهنا در جلو اطاق و سایبانی برای ...
-
بالکن
دیکشنری فارسی به عربی
شرفة
-
جستوجو در متن
-
balconies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالکن ها، بالکن، ایوان، بالاخانه، لژ بالا، ستاوند، غرفه
-
balcon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالکن
-
balconied
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالکن
-
second balcony
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالکن دوم
-
first balcony
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالکن اول
-
upper balcony
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالکن بالایی
-
مهتابی
لهجه و گویش تهرانی
رنگ پریده/بالکن، ایوان جلوی اتاقها.
-
podia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودیا، لژ سلطنتی، بالکن جایگاه مخصوص