کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
flap 1
بالچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سطوح متحرکی روی لبههای بال هواپیما که حرکت آنها موجب افزایش یا کاهش نیروی بَرآر یا نیروی پَسار میشود
-
بالچه
لغتنامه دهخدا
بالچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) مرکب از بال و چه ، علامت تصغیر. بال کوچک ، و در مثال زیرین از ذخیره ٔ خوارزمشاهی نیز ظاهراً بهمین معنی است : و بالهای مرغان و بالچه و گردن همه ٔ جانوران که مأوی شان اندر کوه و صحرا باشد... زهومت و فضول او کمتر باشد. (...
-
جستوجو در متن
-
pinnules
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pinnules، بالچه، باله فرعی ماهی، برگچه
-
design wing area
مساحت طراحی بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مساحت فوقانی بال هواپیما درحالیکه بالچهها و شهپرها و سایر سطوح بسته باشند
-
vertiplane
درجاخیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی عمودپرواز با بال ثابت و بالچههای قدرتمند برای بلند کردن هواگَرد بدون داشتن سرعت روبهجلو و با تغییر زاویۀ حرکت ملخشار