کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بالوش
لغتنامه دهخدا
بالوش . (اِ) کافور مغشوش باشد. بالوس . (برهان قاطع) (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ) و رجوع به بالوس شود. || بت . || شپش . || (ص ) چیز چرکین . (ناظم الاطباء). اما سه معنی اخیر در فرهنگهای دیگر دیده نشد.
-
جستوجو در متن
-
پالوش
لغتنامه دهخدا
پالوش . (اِ) کافور مغشوش را گویند و با سین بی نقطه هم درست است . (برهان ). پالوس . بالوس . بالوش .
-
بالوس
لغتنامه دهخدا
بالوس . (ص ) کافور مغشوش ، چه لوس ، غش باشد،و بعضی به شین معجمه گفته اند. (برهان قاطع) (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ شعوری ) (لغت فرس اسدی ). کافوری که چیز دیگری به فریب در آن آمیخته باشند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (شرفنامه ٔ منیری ). کافو...
-
س
لغتنامه دهخدا
س . (حرف ) صورت حرف پانزدهم است از حروف الفبای فارسی پس از «ژ» و پیش از «ش »، و حرف دوازدهم از الفبای عرب پس از «ز» و پیش از «ش »، و حرف پانزدهم از الفبای ابجدی پس از «ن » و پیش از «ع ». و نام آن سین است و آن را سین مهمله نامند. و بحساب جُمّل آن را ش...