کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالشتک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بالشتک
/bāleštak/
معنی
بالش کوچک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
bearing, bolster, cushion, pad, template
-
جستوجوی دقیق
-
بالشتک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصغرِ بالشت۱] ‹بالشک، بالشچه› bāleštak بالش کوچک.
-
بالشتک
لغتنامه دهخدا
بالشتک . [ ل ِ ت َ ] (اِ مصغر) زیرگوشی بالشتو. مِحسَبَه . (منتهی الارب ). نازبالش . مصغر بالش که بمعنی تکیه باشد.(آنندراج ). مصغر بالشت یعنی بالش کوچک . (ناظم الاطباء). || پارچه ای یا لنگی یا شالی که از عرض چندان تا کنند تا بصورت باریکی درآید و سپس آ...
-
بالشتک
لهجه و گویش تهرانی
بالش کوجک
-
واژههای مشابه
-
بالش مار،بالشتک مار،بالشتک
لهجه و گویش تهرانی
حشره گزنده بیضی شکل گزنده
-
pulvinus
بالشتک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] قاعدۀ متورم دُمبرگ یا دُمبرگچه
-
rail pad, pad 1
بالشتک 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لایهای لاستیکی که بین ریل و زینچه قرار میگیرد
-
body side bearing
بالشتک زیربدنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] صفحۀ فولادی تخت که به گهوارۀ بدنه متصل است و در هنگام عبور قطار از قوسها نوسانات جانبی واگن را کاهش میدهد
-
side bearing, side bearer
بالشتک کناری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطعۀ حملکنندۀ بار در بوژی یا گهوارۀ بدنه که نیروهای قائم حاصل از نوسانات جانبی وسیلۀ نقلیه را جذب میکند
-
truck side bearing, truck side bearer
بالشتک قاب کناری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] صفحه یا قطعۀ ارتجاعی که در طرفین کاسۀ بوژی به سطح بالای گهواره متصل است
-
بالشتک نان پزی
واژهنامه آزاد
ناوند
-
بالشتک نان پزی
واژهنامه آزاد
ناوند
-
جستوجو در متن
-
inflatable cushion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالشتک بادوام
-
کوسن
واژهنامه آزاد
بالشت، بالشتک.