کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بالدار
لغتنامه دهخدا
بالدار. (نف مرکب ) (از: بال + دار) دارای بال . که بال داشته باشد. پرنده و هر چیز که صاحب بال باشد. رجوع به بال در معانی مختلفه شود.
-
واژههای مشابه
-
بالدار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
جناح
-
موروز بالدار
لهجه و گویش بختیاری
muruz bâldâr مورچه بالدار.
-
مورچه پردار/ بالدار
لهجه و گویش تهرانی
موریانه
-
فرشتگان اسمانی بصورت بچه بالدار
دیکشنری فارسی به عربی
ملاک
-
جستوجو در متن
-
winged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالدار، بالدار کردن، پردارکردن، پیمودن
-
one-winged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یک بالدار
-
wingy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالدار
-
brannerite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالدار
-
winged elm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درخت بالدار
-
winged pigweed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلبک بالدار
-
small-winged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوچک بالدار
-
winglike
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالدار، مانند بال