کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالا غیرتاً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گزنک بالا
لغتنامه دهخدا
گزنک بالا. [ گ َ زَ ن َ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز، واقع در 13هزارگزی شمال خاوری دهدز. هوای آن معتدل و دارای 79 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فر...
-
گلبوی بالا
لغتنامه دهخدا
گلبوی بالا. [ گ ُ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع در 20هزارگزی شمال کدکن ، سر راه ارابه رو کدکن به تلخ بخش . هوای آن معتدل و دارای 414 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه است . شغل اهالی زراعت ...
-
گنج بالا
لغتنامه دهخدا
گنج بالا. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند که در 12هزارگزی جنوب خاور خوسف واقع شده است . هوای آن گرم و سکنه اش 8 تن است . آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه مالرو دارد. (از ف...
-
گودیز بالا
لغتنامه دهخدا
گودیز بالا. (اِخ )ده کوچکی است از دهستان کوه پنج بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع در 15 هزارگزی خاور سعیدآباد و 2 هزارگزی جنوب راه مالرو حاجی کاکا به تنگو. سکنه ٔ آن 33 تن است . مزرعه ٔ گود پائین جزء این ده است . ساکنان از طایفه ٔ قرانی هستند. (از فرهنگ...
-
گوزلدره بالا
لغتنامه دهخدا
گوزلدره بالا. [ زَ دَ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سلطانیه ٔ بخش مرکزی شهرستان زنجان که در 30 هزارگزی خاور زنجان و 15 هزارگزی راه عمومی واقع است . دامنه و سردسیر است و 137 تن سکنه ٔآن است . آب آن از چشمه و رودخانه تأمین میشود. محصول آن غلات و بنشن ...
-
کشار بالا
لغتنامه دهخدا
کشار بالا. [ ک ِ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خمیر بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع در 70هزارگزی شمال باختری بندرعباس سر راه فرعی خمیر به بندرعباس با 215تن سکنه آب آن از چاه و محصول آن خرما و شغل اهالی زراعت و راه آن فرعی است . یک باب دبستان دارد. (ا...
-
کشک بالا
لغتنامه دهخدا
کشک بالا. [ ک ُ ک ِ ] (اِخ ) نام محلی است کنار راه طهران به چالوس میان واریان و زره گان در شصت و هشت هزار و سیصد گزی تهران . (یادداشت مؤلف ).
-
کلاته بالا
لغتنامه دهخدا
کلاته بالا. [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیچرانلو از بخش باجگیران شهرستان قوچان . محلی کوهستانی و سردسیر است و سکنه 251تن . آب آنجا از چشمه و محصول آن غلات و شغل مردم زراعت و هیزم کنی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته بالا
لغتنامه دهخدا
کلاته بالا. [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته بالا
لغتنامه دهخدا
کلاته بالا. [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند ومحلی کوهستانی و گرمسیر است . سکنه 155 تن . آب آن ازقنات و محصول آنجا غلات ، شلغم ، چغندر و شغل مردم زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته بالا
لغتنامه دهخدا
کلاته بالا. [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. محلی کوهستانی و معتدل است . سکنه 981 تن . آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، زغفران و شغل مردم زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاته بالا
لغتنامه دهخدا
کلاته بالا. [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. محلی کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلاندرق بالا
لغتنامه دهخدا
کلاندرق بالا. [ ک َ دَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بخش نمین شهرستان اردبیل و محلی کوهستانی و معتدل است و 125 تن سکنه دارد. آب آنجا از چشمه و محصول آن غلات و حبوب و شغل مردم زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کیوی بالا
لغتنامه دهخدا
کیوی بالا. [ کی وی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کیوی است که در بخش سنجبد شهرستان هروآباد واقع است و 525 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کهن بالا
لغتنامه دهخدا
کهن بالا. [ ک ُ هَم ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان فین است که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع است و 294 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).