کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالارود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بالارود
لغتنامه دهخدا
بالارود. (اِخ ) دهی است از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول که در 38 هزارگزی شمال خاوری اندیمشک و 637 هزارگزی تهران نزدیک ایستگاه راه آهن (بهمین نام ) واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و گرمسیر و دارای 400 تن سکنه ، آب آنجا بوسیله ٔ موتور راه آهن ...
-
بالارود
لغتنامه دهخدا
بالارود. (اِخ ) نام یکی از ایستگاههای راه آهن تهران به اهواز. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
واژههای مشابه
-
بالارود پشت
لغتنامه دهخدا
بالارود پشت . [پ ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان رودبنه ٔ بخش مرکزی شهرستان لاهیجان که در 12 هزارگزی شمال خاور رودبنه درجلگه واقع است . ناحیه ایست دارای آب و هوای معتدل مرطوب و 1125 تن سکنه ، آب آن از چشمه و سفیدرود تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن برنج و...
-
جستوجو در متن
-
headwaters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرآشپزها، سر چشمه، بالای رودخانه، بالارود
-
گرمامیر
لغتنامه دهخدا
گرمامیر. [ گ َ ] (اِخ ) به بالارود مراجعه شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
گرمامیر پائین
لغتنامه دهخدا
گرمامیر پائین . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیلاب بالا بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد واقع در 44هزارگزی شمال خاوری حسینیه و 16هزارگزی خاور شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک . هوای آن گرم و دارای 100 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ بالارود تأمین...
-
جده ٔ فاسده
لغتنامه دهخدا
جده ٔ فاسده . [ ج َدْ دَ ی ِ س ِ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مقابل جده ٔ صحیحه . مانند مادر پدر مادر تا هر چه بالارود. (از تعریفات جرجانی ). جده ٔ فاسده ٔ شخص ، کسی است که در سلسله ٔ نسب وی بشخص ، جد فاسدی وجود داشته باشد و سلسله ٔ نسب مرکب از ...
-
رودبنه
لغتنامه دهخدا
رودبنه . [ ب ُ ن َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای سه گانه ٔ بخش مرکزی شهرستان لاهیجان است . این دهستان در قسمت شمال شرقی لاهیجان واقع است و سابقاً بنام دهستان شیرجو پشت نامیده میشد، ولی چون قصبه ٔ رودبنه مرکزیت و راه شوسه داشت به دهستان رودبنه مشهور ش...
-
دز
لغتنامه دهخدا
دز. [ دِ ] (اِخ ) (رود...) یا آب دز یا آب دیز (آبدیز) یا رود دزفول . عمده ترین ریزابه های رود کارون در خوزستان در جنوب غربی ایران جریان دارد. در ناحیه ٔ سیلاخور بروجرد تشکیل می یابد، بیشتر مسیر پرپیچ و خمش از کوهساران و گردنه های مرتفع صعب العبور می ...
-
ساری
لغتنامه دهخدا
ساری . (اِخ ) (شهرستان ...) در فرهنگ جغرافیائی ایران آمده : یکی از شهرستانهای مازندران (استان دوم کشور) و خلاصه ٔ مشخصات آن بشرح زیر است : حدود - از طرف شمال به دریای مازندران ، از جنوب به سلسله ٔ جبال البرز (مقسم المیاه بین این شهرستان و شهرستانهای ...