کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بافت فلسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
imbricated texture
بافت فلسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بافت برخی از کانیها که بهصورت ورقههای همپوشان است
-
واژههای مشابه
-
کش بافت
لغتنامه دهخدا
کش بافت . [ ک َ / ک ِ ] (ن مف مرکب ) بافته شده با حالت کش . کشباف .
-
biopsy 2
نمونه بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تکۀ کوچک برداشتهشده از بافت زنده برای آزمایشهای میکروسکوپی
-
tissue culture
کشت بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] کشت یا نگهداری بافتهای زنده در محیط مایع یا ژلهای در شرایط آزمایشگاهی
-
tissue engineering
مهندسی بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] تغییر شکل یا بازتولید درونتنی بافتها یا رشد دادن درونشیشهای آنها و نیز عضوهای کارکردی بدن برای ترمیم و جایگزینی و نگهداری یا بهبود عملکردشان
-
بافت برداری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (پزشکی) bāftbardāri برداشتن قسمتی از بافت بدن انسان یا هر موجود زندۀ دیگر برای آزمایش، تحقیق، و تشخیص نوع بیماری؛ نمونهبرداری.
-
بافت شناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) (زیستشناسی) bāftšenās کسی که در شناختن بافتهای حیوانی، گیاهی، و آزمایش آنها تخصص دارد؛ نسجشناس.
-
بافت شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (زیستشناسی) bāftšenāsi نسجشناسی؛ قسمتی از علم تشریح که دربارۀ بافتها و یاختههای بدن بحث میکند.
-
بافت کار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹بافکار› [قدیمی] bāftkār = بافنده
-
histophyly
تبار بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] پیشینۀ تباری یاختهها
-
context analysis
تحلیل بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] بررسی و تبیین شرایط و عوامل تأثیرگذار بر یک پدیده
-
tissue processing
پردازش بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] آبزدایی از بافت و استفاده از مواد پایدارساز برای قوام بخشیدن به بافت و تهیۀ برشهای نازک از آن
-
tissue repair
ترمیم بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] ترمیم ساختار و عملکرد بافت آسیبدیده ازطریق فرایندهای بازسازی و جایگزینی
-
tissue regeneration
بازسازی بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] فرایند ترمیم یا بازتولید یا جایگزینی بافت یا بخشی از عضوهای ازدسترفته یا آسیبدیده ازطریق نوسازی طبیعی