کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بافت شناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
histoid
بافتواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ساختاری شبیه به بافت
-
phaneritic texture
بافت ویدا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بافتی در سنگهای آذرین که دانههای آن با چشم غیرمسلح دیده میشود
-
دست بافت
لغتنامه دهخدا
دست بافت . [ دَ ] (ن مف مرکب ) دست باف . بافته ٔ دست . که با چرخ نبافته اند. که به دست بافته شده است نه به چرخ : جوراب دست بافت . منسوجات دست بافت . رجوع به دست باف شود.
-
ارمنی بافت
لغتنامه دهخدا
ارمنی بافت . [ اَ م َ ] (ن مف مرکب ) (جوراب ...) قسمی از بافت جوراب .
-
بافت برداشتن
لغتنامه دهخدا
بافت برداشتن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) جداکردن قسمتی از بافت و نسج یک حیوان یا نبات جهت انجام دادن تحقیقات و آزمایشهای علمی و بافت برداری .
-
بافت برداری
لغتنامه دهخدا
بافت برداری . [ ب َ ] (حامص مرکب ) برداشتن قسمتی از بافت اندام یا نسیج عضوی که به عارضه ای مبتلی است برای امتحان ذره بینی . آزمایش نسج زنده . (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان ). جدا کردن و برداشتن بخشی از بافت و نسج بدن برای دیدن وضع زندگی بافت و نسج موجود زن...
-
بافت شناس
لغتنامه دهخدا
بافت شناس .[ ش ِ ] (نف مرکب ) آگاه به نسوج . خبره در شناختن بافت . شناسا و مجرب در آزمایش بر روی بافت . نسج شناس . (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان ).
-
باریک بافت
لغتنامه دهخدا
باریک بافت . (ص مرکب ) پارچه ای که بافت آن دقیق و ظریف باشد:سابری ، زره باریک بافت استوار ساخت . (منتهی الارب ).
-
بافت سلولی
دیکشنری فارسی به عربی
خلوي
-
سبک بافت
دیکشنری فارسی به عربی
نسيج
-
بافت خانگی
دیکشنری فارسی به عربی
نسيج بلدي
-
بافت میهنی
دیکشنری فارسی به عربی
نسيج بلدي
-
پیوند بافت
دیکشنری فارسی به عربی
فساد
-
خانه بافت
دیکشنری فارسی به عربی
محلي الصنع
-
درشت بافت
دیکشنری فارسی به عربی
مجموع اجمالي