کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بافتبرداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
biopsy 1
بافتبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] برداشتن و مطالعۀ تکۀ کوچکی از بافت زنده برای آزمایشهای میکروسکوپی * مصوب فرهنگستان اول
-
واژههای مشابه
-
بافت برداری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (پزشکی) bāftbardāri برداشتن قسمتی از بافت بدن انسان یا هر موجود زندۀ دیگر برای آزمایش، تحقیق، و تشخیص نوع بیماری؛ نمونهبرداری.
-
بافت برداری
لغتنامه دهخدا
بافت برداری . [ ب َ ] (حامص مرکب ) برداشتن قسمتی از بافت اندام یا نسیج عضوی که به عارضه ای مبتلی است برای امتحان ذره بینی . آزمایش نسج زنده . (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان ). جدا کردن و برداشتن بخشی از بافت و نسج بدن برای دیدن وضع زندگی بافت و نسج موجود زن...
-
بافت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بافتن ۲. لیف، ۳. نسج ۴. بافته، منسوج ۵. سلول، یاخته ۶. ساختار ۷. بافتار
-
بافت
فرهنگ فارسی عمید
(بن ماضیِ بافتن، اسم مصدر) bāft ۱. بافتن؛ عمل بافندگی.۲. (صفت مفعولی) بافتهشده.۳. (اسم) تاروپود؛ نسج.۴. (اسم) (زیستشناسی) دستهای از یاختهها که در بدن موجودی بههمپیوسته باشند.۵. (اسم) (زیستشناسی) مجموع سلولهایی که شکل و ساختمان آنها شبیه یکدی...
-
بافت
فرهنگ فارسی معین
1 - (مص مر.) بافتن ، نسج . 2 - ( اِ.) مجموعة سلول هایی که در شکل و ساختمان شبیه هم می باشند و یک عمل مشترک راانجام م ی دهند؛ مانند بافت های ماهیچه ای . 3 - (ص مف .) بافته شده ، بافته . 4 - مجازاً: ساختار و ویژگی های متعلق به یک مجموعه . 5 - مجموع...
-
بافت
لغتنامه دهخدا
بافت . (اِ) نسج . (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان ). عضوی در بدن حیوان یا نبات که موظف به انجام دادن قسمتی از اعمال حیاتی موجود است . بافت از سلولهای مشابهی که از حیث ساختمان و دارا بودن وظایف با یکدیگر مشابه میباشند بوجود می آید،به مجموع سلول هائی که برای ا...
-
بافت
لغتنامه دهخدا
بافت . (اِخ ) رودی در اقطاع کرمان که از میان قصبه ٔ بافت میگذرد.
-
بافت
لغتنامه دهخدا
بافت . (اِخ ) شهرکی است به کرمان ، آبادان و با نعمت . (حدود العالم ). در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده است : بافت نام یکی از بخشهای شهرستان سیرجان و همچنین نام قصبه ٔ مرکز بخش است . این بخش در خاور شهرستان سیرجان واقع و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است : ا...
-
بافت
لغتنامه دهخدا
بافت . (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش بافت از شهرستان سیرجان که در 122 هزارگزی خاوری سیرجان واقع شده و مشخصات جغرافیایی آن بشرح زیر است :طول از گرنویچ 56 درجه و 36 دقیقه ، عرض از خط استوا32 درجه و 17 دقیقه . ارتفاع از سطح دریا 2287 متر. مسافت نسبت بشهرهای م...
-
بافت
لغتنامه دهخدا
بافت . (مص مرخم ، اِمص ) ماضی بافتن . نسج : ثوب جیدالجیله ؛ نیکوبافت و نیکوریسمان . جدلاء؛ زره محکم بافت . (منتهی الارب ). || (ن مف مرخم ) مخفف بافته . منسوج . بافته شده . باف . (ناظم الاطباء): ارمنی بافت . خوش بافت . دست بافت .- قالی بافت عراق یا کر...
-
بافت
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: behrâst طاری: bešrišd طامه ای: boynârd طرقی: bešbâft کشه ای: bešbâft نطنزی: bašbâft
-
بافت
دیکشنری فارسی به عربی
حياکة , قوام , ليف , نسيج
-
bone marrow biopsy
بافتبرداری مغز استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] برداشتن از مغز استخوان با جـراحی یا سوراخ کردن برای مطالعات میکروسکوپی