کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باغچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
باغچه
/bāqče/
معنی
۱. باغ کوچک.
۲. قطعهزمینی که در آن گُلکاری کنند؛ کرته؛ کاله.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
باغکوچک، کاله، کرته
دیکشنری
bed, flowerbed, garden, parterre
-
جستوجوی دقیق
-
باغچه
واژگان مترادف و متضاد
باغکوچک، کاله، کرته
-
باغچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصغرِ باغ] bāqče ۱. باغ کوچک.۲. قطعهزمینی که در آن گُلکاری کنند؛ کرته؛ کاله.
-
باغچه
فرهنگ فارسی معین
(چِ) (امصغ .) 1 - باغ کوچک . 2 - زمین کوچکی که در حیاط برای کاشتن گل و درخت و سبزی آماده کنند.
-
باغچه
لغتنامه دهخدا
باغچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) مصغر باغ . باغ کوچک . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (غیاث اللغات ). باغ خرد. (شرفنامه ٔ منیری ): حدیقة لِفَّة؛ باغچه ٔ درهم پیچیده و انبوه درخت . (منتهی الارب ). || قطعه ٔ زمینی دارای گل و درخت . باغ واقع در سرایها و خا...
-
باغچه
لغتنامه دهخدا
باغچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد که در 42 هزارگزی شمال باختری فریمان در جلگه واقع است . ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 106 تن سکنه و آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و شغل مردمش زراعت و ر...
-
باغچه
لغتنامه دهخدا
باغچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اوریاد بخش ماه نشان شهرستان زنجان که در 22 هزارگزی شمال ماه نشان واقع است و 130 تن سکنه دارد. محصول عمده ٔ آن غلات و بنشن و شغل مردمش زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
باغچه
لغتنامه دهخدا
باغچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد که در 24 هزارگزی خاور بوکان و 24 هزارگزی خاور شوسه ٔ بوکان به میاندوآب واقع است . ناحیه ای است کوهستانی دارای آب و هوای معتدل و 320 تن سکنه و آب آن از زرینه رود تأمین میشود. محصول...
-
باغچه
لغتنامه دهخدا
باغچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودمیان خواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه که در 14 هزارگزی باختر نشتیفان در دامنه واقع است . ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 139 تن سکنه و آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و بنشن و شغل مرد...
-
باغچه
لغتنامه دهخدا
باغچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان که در 50 هزارگزی شمال باختری قصبه ٔ کبودرآهنگ و 18 هزارگزی خاور شوسه ٔ همدان به بیجار در تپه ماهور واقع است . ناحیه ای است سردسیر دارای 688 تن سکنه و آب آن از قنات تأمین میش...
-
باغچه
لغتنامه دهخدا
باغچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نردین بخش میامی شهرستان شاهرود که در 24 هزارگزی شمال نردین واقع است . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و دارای 150 تن سکنه و آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و بنشن و لبنیات و شغل مردمش زراعت و...
-
باغچه
لغتنامه دهخدا
باغچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد که در 34 هزارگزی جنوب خاوری مهاباد و 14 هزار و پانصدگزی خاور شوسه ٔ مهاباد به سردشت واقع است . ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای معتدل و آب آن از دره تأمین میشود. محصول عمد...
-
باغچه
لغتنامه دهخدا
باغچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهار بلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان که در 22 هزارگزی شمال خاور همدان و 9 هزارگزی خاور علی آباد جورقان واقع است . ناحیه ای است کوهستانی وسردسیر دارای 145 تن سکنه و آب آن از قنات و چشمه تأمین میشود. محصول عم...
-
باغچه
لغتنامه دهخدا
باغچه . [ چ ِ ] (اِخ ) قریه ای است دو فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق تنگستان . (فارسنامه ٔ ناصری ). ده کوچکی است از دهستان باغک بخش اهرم شهرستان بوشهر که در 13 هزارگزی جنوب باختر اهرم در کنار راه مالرو اهرم به دلوار واقع است و 18 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ...
-
باغچه
دیکشنری فارسی به عربی
حديقة