کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باغوچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باغوچه
لغتنامه دهخدا
باغوچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) حشره ای است که به ترکی کله بک گویند. (از فرهنگ شعوری ج 1). کاغنه . عروسک . مگسک . ذُروح . (یادداشت مؤلف ). و جمع آن ذراریح . (از زمخشری ).رجوع به مترادفات کلمه و نیز رجوع به باغوجه شود.
-
واژههای مشابه
-
باغوچه ملاحسین
لغتنامه دهخدا
باغوچه ملاحسین . [ چ َ م ُل ْ لا ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد که در 14 هزارگزی شمال باختر مشهد و یکهزارگزی کنار کشف رود در جلگه واقع است . ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 155 تن سکنه ، آب آنجا از قنات تأ...
-
جستوجو در متن
-
باغوجه
لغتنامه دهخدا
باغوجه . [ ج َ / ج ِ ] (اِ) نوعی حشره . گوژخار. کاغنة. مگسک . عروسک . واغنة. ذروح (واحدِ ذراریح ). باغوچه . و رجوع به هر یک از این کلمه ها شود.
-
ذروح
لغتنامه دهخدا
ذروح . [ ذُرْ رو / ذُ ] (ع اِ) باغوجه . (زمخشری ). کوژخار. (مهذب الاسماء). کاغنه . (زمخشری ). آله کلو. (ریاض الأدویة). دکلوک . باغوچه . عروسک . (دهار) (زمخشری ). الاکلنگ . کاوِنه . دارساس ، مگسک . (حبیش تفلیسی ) ذُرّوح . ذُرَّح . ذَروح . ذُرّاح . ذِ...