کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باغوش خوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باغوش خوردن
لغتنامه دهخدا
باغوش خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) صاحب انجمن آرا و به تبع او صاحب آنندراج آرد: در آب غوطه خوردن و هر قدر در زیر آب بماند گویند باغوش خورد و شعر ذیل را از فردوسی شاهد آرد : در این آب باغوش خوردن رواست که یک تیر بالا بود آب راست . ؟اما صحیح ...
-
جستوجو در متن
-
ناغوش
لغتنامه دهخدا
ناغوش . (اِ) چیزی را به آب فروبردن . (برهان قاطع). || سر به آب فروبردن مردم و مرغ . (فرهنگ اسدی ) (صحاح الفرس ). سر به آب فروبردن و غوطه خوردن . (برهان ). غوته خوردن . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). سر به آب فروبردن بود از مردم و مرغ را نیز گویند. (ح...