کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باغستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
باغستان
/bāqestān/
معنی
جایی که چندین باغ پهلوی یکدیگر باشد: ◻︎ سروی چو تو میباید تا باغ بیاراید / گر در همه باغستان سروی نبُوَد شاید (سعدی۲: ۴۴۴).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
باغ، حدیقه، گلزار، گلستان، گلشن ≠ راغ، خارستان
دیکشنری
orchard, park
-
جستوجوی دقیق
-
باغستان
واژگان مترادف و متضاد
باغ، حدیقه، گلزار، گلستان، گلشن ≠ راغ، خارستان
-
باغستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) bāqestān جایی که چندین باغ پهلوی یکدیگر باشد: ◻︎ سروی چو تو میباید تا باغ بیاراید / گر در همه باغستان سروی نبُوَد شاید (سعدی۲: ۴۴۴).
-
باغستان
لغتنامه دهخدا
باغستان . [ غ ِ ] (اِ مرکب ) جایی که باغ بود. جایی که باغات بسیار در آن بود. (ناظم الاطباء) : سروی چو تو میباید تا باغ بیارایدوردرهمه باغستان سروی نبود شاید. سعدی (بدایع).|| رز. (یادداشت مؤلف ) . و در تداول مردم قزوین ، رزستان . موستان . موزارها. تا...
-
باغستان
لغتنامه دهخدا
باغستان . [ غ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خارطوران بخش بیارجمند شهرستان شاهرود، که در 110 هزارگزی جنوب خاوری ببار و 92 هزارگزی جنوب شوسه ٔ شاهرودبه سبزوار در دشت و شنزار واقع است ، ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل خشک و 130 تن سکنه . و آب آن از قن...
-
باغستان
لغتنامه دهخدا
باغستان . [ غ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خانکوک بخش حومه ٔ شهرستان فردوس که در 12 هزارگزی شمال فردوس بر سر راه شوسه ٔ عمومی گناباد به فردوس در جلگه واقع است . ناحیه ای است با آب و هوای معتدل و 221 تن سکنه . آب آنجا از قنات و رودخانه تأمین میشود. و...
-
باغستان
لغتنامه دهخدا
باغستان . [ غ ِ ] (اِخ ) قریه ای است چهار فرسنگی میانه ٔ شمال و مغرب فین . (فارسنامه ٔ ناصری ). دهی است از دهستان فین بخش مرکزی شهرستان بندرعباس که در 85 هزارگزی شمال باختری بندرعباس بر سر راه مالرو فین به گهره واقع است . ناحیه ای است کوهستانی و گرمس...
-
باغستان
لغتنامه دهخدا
باغستان . [ غ ِ] (اِخ ) قریه ٔ بیستون را بدین اسم گفته اند. (یادداشت مؤلف ). بغستان . و رجوع به بغستان شود و بیستون .
-
باغستان
لغتنامه دهخدا
باغستان . [غ ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش اردکان شهرستان شیراز، که در 3 هزارگزی شمال باختر اردکان و 3 هزارگزی شوسه ٔ اردکان به تل خسروی واقع است . و 17 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
واژههای مشابه
-
باغستان گشتاسب
لغتنامه دهخدا
باغستان گشتاسب . [ غ ِ ن ِ گ ُ ] (اِخ ) دهی در 8 فرسخی مشرق تل گرد است به فارس . (فارسنامه ناصری ).
-
باغستان نعیماباد
لغتنامه دهخدا
باغستان نعیماباد. [ غ ِ ن ِ ن َ ] (اِخ ) باغستانی است به یزد در حدود فتح آباد. (از تاریخ یزد چ افشار ص 150).
-
باغستان و داغستان
لغتنامه دهخدا
باغستان و داغستان . [ غ ِ ن ُ غ ِ ] (اِخ ) نام جایی در عراق . (آنندراج ). اما در کتب دسترس ما دیده نشد. صرفنظر از داغستان قفقاز، احتمال میرود که معنی لغوی دو کلمه ٔ باغستان و داغستان که کنایه از دشت و کوه است ، صاحب آنندراج رابتعبیری چنین که موضعی اس...
-
جستوجو در متن
-
گلستان
واژگان مترادف و متضاد
باغ، باغستان، بوستان، گلزار، گلشن، لالهزار
-
پند
لغتنامه دهخدا
پند. [ پ َ ] (اِ) قسمتی است از تقسیمات باغستان (در قزوین ). فند. هر قطعه باغ انگور دارای پنجاه بوته ٔ رَز.