کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باعقب کشتی تصادم کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باعقب کشتی تصادم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
موخرة السفينة
-
جستوجو در متن
-
pooped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرد شده، قورت دادن، تفنگ در کردن، صدای بوق ایجاد کردن، گوزیدن، باعقب کشتی تصادم کردن، از نفس افتادن، تمام شدن، باد و گاز معده را خالی کردن
-
poop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلوچه، کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی، ادم احمق، قورت دادن، تفنگ در کردن، صدای بوق ایجاد کردن، گوزیدن، باعقب کشتی تصادم کردن، از نفس افتادن، تمام شدن، باد و گاز معده را خالی کردن
-
اشتباک
دیکشنری عربی به فارسی
برخورد , تصادم , تصادم شديد کردن
-
clash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برخورد، تصادم، تصادم شدید کردن
-
clashes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درگیری ها، برخورد، تصادم، تصادم شدید کردن
-
freight collision clause
شرط برگشت کرایه در تصادم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندی در بیمهنامۀ دریایی مربوط به استراداد کرایۀ فرست در صورت وارد آمدن خسارت به بار کشتی براثر تصادم
-
whams
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شله ها، ضرب، صدای تصادم، صدای بهم خوردن اجسام جامد، با تصادم ایجاد صدا کردن
-
wham
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بله، ضرب، صدای تصادم، صدای بهم خوردن اجسام جامد، با تصادم ایجاد صدا کردن
-
تصادم شدید کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اشتباک
-
تصادم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اصطدم
-
تصادم کردن
لغتنامه دهخدا
تصادم کردن . [ ت َ دُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بهم برخوردن و دوچار شدن . (ناظم الاطباء).
-
crash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصادف در، سقوط، تصادم، سقوط کردن هواپیما، صدای بلند یا ناگهانی، سر و صدا، سقوط کردن، درهم شکستن، ریز ریز شدن، ناخوانده وارد شدن، تصادم کردن، خرد کردن
-
اصطدم
دیکشنری عربی به فارسی
تصادم کردن , بهم خوردن