کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باشت رود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باشت رود
لغتنامه دهخدا
باشت رود. (اِخ ) یکی از پنج نهر بزرگ هیلمند در سیستان : دوم نهر باشت رود و سوم نهر سنارود است که در یک فرسخی زرنج از هیرمند جدا میشد. (ترجمه ٔ سرزمینهای خلافت شرقی ص 364).
-
واژههای مشابه
-
باشت قوطا
لغتنامه دهخدا
باشت قوطا. (اِخ ) ناحیه ای در فارس که مرکز آن باشت است : انبوران و باشت قوطا، این جایهاهمه متصل نوبنجان است ... باشت قوطا ناحیتی است در قهستان سردسیر. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 143). باشت قوطان ناحیتی است که در کوهستان و سردسیر است ، حاصلش غله و اندک ...
-
زیرکوه باشت بابوئی
لغتنامه دهخدا
زیرکوه باشت بابوئی . (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش گچساران شهرستان بهبهان است و میان دهستانهای پشت کوه باشت و بابوئی و بویراحمد گرم سیر و زیدون واقع است و از ده قریه ٔ بزرگ و کوچک تشکیل یافته و در حدود 2000 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
واژههای همآوا
-
باشترود
لغتنامه دهخدا
باشترود. (اِخ ) ضبط دیگری از کلمه ٔ باسرود و ناشیرود و بیسرود و باسروز و ناشرود. از رساتیق سیستان . و رجوع به تاریخ سیستان شود. اصطخری و ابن فقیه آنرابهمین صورت باشترود آورده اند. (حاشیه ٔ تاریخ سیستان ص 28). و شاید این ناحیه را در اثر مجاورت رودی به...
-
جستوجو در متن
-
باشترود
لغتنامه دهخدا
باشترود. (اِخ ) ضبط دیگری از کلمه ٔ باسرود و ناشیرود و بیسرود و باسروز و ناشرود. از رساتیق سیستان . و رجوع به تاریخ سیستان شود. اصطخری و ابن فقیه آنرابهمین صورت باشترود آورده اند. (حاشیه ٔ تاریخ سیستان ص 28). و شاید این ناحیه را در اثر مجاورت رودی به...
-
سابورخره
لغتنامه دهخدا
سابورخره . [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) (کوره ٔ...) معرب شاپور خره است . و آن یکی از ولایات پنجگانه ٔ فارس بود که هر یک کوره نامیده میشد و این تقسیم از دوره ٔ ساسانیان معمول گردیده و در دوره ٔ خلفا نیز باقی بوده است . کوره ٔ سابورخره کوچکترین کوره های ایالت ف...
-
رستم
لغتنامه دهخدا
رستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . حدود و مشخصات ، شمال : ارتفاعات سرتنگ تا مرادی و سرگچینه . خاور: ارتفاعات باختری رود بشار. باختر: کوههای باشت و باوی . جنوب : رودخانه ٔ فهلیان . رستم در شمال ...
-
کازرون
لغتنامه دهخدا
کازرون . [ زِ ] (اِخ ) (شهرستان ...) شهرستان کازرون یکی از شهرستانهای استان هفتم کشور (فارس ) است و حدود آن بقرار زیر میباشد. از شمال و شمال باختری به شهرستان بهبهان ، از شمال خاوری و خاور به شهرستان شیراز و از جنوب و جنوب باختر به شهرستان بوشهر و از...