کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باشانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باشانی
لغتنامه دهخدا
باشانی . (اِخ ) ابوعبید احمدبن محمد الهروی صاحب کتاب «غریبین » در لغت و منسوب به باشان از قرای هرات . رجوع به معجم البلدان و تاج العروس ذیل کلمه ٔ بشن و حاشیه ٔ تاریخ بیهقی چ ادیب ص 110 شود.
-
باشانی
لغتنامه دهخدا
باشانی . (ص نسبی ) منسوب به باشان که قریه ای است از هرات . (الانساب سمعانی ).
-
باشانی
لغتنامه دهخدا
باشانی . [ ی ی ] (اِخ ) ابوسعید ابراهیم بن طهمان خراسانی از اهالی هرات و ازقریه ٔ باشان بود و جمعی از تابعان را دریافت (از آنجمله عمروبن دینار). وی در مکه بسال 63 هَ . ق . درگذشت . (از معجم البلدان ذیل کلمه ٔ باشان ) و (تاج العروس و انساب سمعانی ج 1)...
-
جستوجو در متن
-
باشنانی
لغتنامه دهخدا
باشنانی . [ ] (ص نسبی ) منسوب به باشنان قریه ای بهرات ، بنا بگفته ٔ صاحب تاج العروس . اما در سمعانی و خلاصه ٔ آن لباب الانساب باشانی ضبط شده است . رجوع به باشانی شود.
-
باشنانی
لغتنامه دهخدا
باشنانی . [ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن احمدبن عبداﷲ باشنانی منسوب به باشنان از قراء هرات ، از مفسران بود و مالینی از او نام میبرد. (از تاج العروس ). اما ظاهراً صحیح کلمه باشانی باشد. رجوع به باشانی و رجوع به باشنان و باشان شود.