کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باسبوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باسبوس
لغتنامه دهخدا
باسبوس . (اِ) نوعی از ریحان باشد که آنرا مرزنگوش خوانند. و بعربی آذان الفار گویند. (برهان قاطع) (هفت قلزم ) (آنندراج ). وسبب این اسم (یعنی مرزنگوش ) آن است که مرز را موش گویند و آن به گوش موش شبیه است و بعربی آذان الفار گویند. (آنندراج ) (انجمن آرای ...
-
جستوجو در متن
-
بالیوس
لغتنامه دهخدا
بالیوس . (اِخ ) ولایت قندهار راگویند. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). فرهنگ شعوری این لغت را باسبوس ضبط کرده است . ولایت قندهار. (فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج ). نام قدیم ولایت قندهار که از بلاد افغانستان است . (فرهنگ نظام ).
-
حبق الفنا
لغتنامه دهخدا
حبق الفنا. [ ح َ ب َ قُل ْ ف َ ] (ع اِ مرکب ) ابن البیطار گوید: هو المرزنجوش . و در بعض نسخ حبق القنا آمده است . و در منتهی الارب نیز حبق القنا آمده است و آن رابا مرزنجوش و حبق الفیل مرادف گفته است ، و مرادفهای مرزنجوش کلمات ذیل است : مرزنگوش . ریحان...