کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باز کردن بسته و غیره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
هفده باز
لغتنامه دهخدا
هفده باز. [ هَِ دَه ْ ] (ص مرکب ) هفده برابر گشادگی دو دست . به طول یا به عمق هفده باز. (یادداشت مؤلف ) : یوسفی کاو به هفده قلب ارزیدباز با چاه هفده باز فرست .خاقانی .
-
آب باز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) 'ābbāz ۱. شناگر.۲. غواص.
-
یارم باز
لغتنامه دهخدا
یارم باز. [ رُ ] (نف مرکب ) شارلاتان . بدذات . بدجنس . متقلب .
-
هوس باز
لغتنامه دهخدا
هوس باز. [ هََ وَ ] (نف مرکب ) آنکه در پی هوس رود. هواپرست . (آنندراج ). که هوس باختن خواهد : هرزه گردی بی نماز، هواپرست هوس باز.(گلستان ). ضغرس ؛ مرد آزمند هوس باز. (منتهی الارب ).
-
لعبت باز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] lo'batbāz ۱. آنکه خیمهشببازی کند؛ عروسکباز.۲. [مجاز] شعبدهباز؛ حقهباز.
-
open kitchen
آشپزخانۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] آشپزخانۀ بدون در که فاقد تمام یا قسمتی از دیوار(های) رو به اتاق پذیرایی یا ناهارخوری باشد
-
اسکیباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُر
-
tennist
تنیسباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکن تنیس * واژۀ رایج در زبان فارسی "تنیسور" است.
-
open fold
چین باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی که زاویۀ لین یالهای آن از 70 تا 120 درجه است
-
obtuse angle
زاویۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زاویۀ بیشتر از 90 درجه
-
open string
دستباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] هریک از سیمهای زهصداهای زخمهای یا کمانهای در حالتی که بدون پردهگیری نواخته شوند
-
open dislocation, compound dislocation
دررفتگی باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی دررفتگی که در آن قطعات سر استخوانهای دررفته به محیط خارج راه پیدا کند
-
open joint
درزۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← شکافه
-
open fracture, compound fracture
شکستگی باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که در آن استخوان شکسته به محیط خارج راه پیدا کند
-
open-end traverse, open traverse
پیمایش باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پیمایشی که از یک نقطۀ معلوم شروع میشود، ولی به همان نقطه ختم نمیشود