کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازگرداندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بازگرداندن
/bāzgardandan/
معنی
بازگشت دادن؛ برگردانیدن؛ بازفرستادن؛ واپس دادن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بازگردانیدن، پس دادن، پس فرستادن، عودتدادن، واپس فرستادن، مسترد داشتن
۲. رجعتدادن ≠ نگه داشتن
دیکشنری
remand, return
-
جستوجوی دقیق
-
بازگرداندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازگردانیدن، پس دادن، پس فرستادن، عودتدادن، واپس فرستادن، مسترد داشتن ۲. رجعتدادن ≠ نگه داشتن
-
بازگرداندن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹بازگردانیدن› bāzgardandan بازگشت دادن؛ برگردانیدن؛ بازفرستادن؛ واپس دادن.
-
بازگرداندن
فرهنگ فارسی معین
(گَ دَ) (مص م .) بازگردانیدن .
-
بازگرداندن
لغتنامه دهخدا
بازگرداندن . [ گ َ دَ ] (مص مرکب ) بازگشت دادن . ارجاع . برگرداندن . برگشت دادن . پس فرستادن : برو همچنان بازگردان شترمبادا کزو سیم خواهیم و دُر. فردوسی .مرا بازگردان که دور است راه نباید که یابد مرا خشم شاه . فردوسی .و بزرگان فرس رسولی بمنذر فرستادن...
-
بازگرداندن
دیکشنری فارسی به عربی
استعادة
-
جستوجو در متن
-
restorability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگرداندن
-
unreverting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگرداندن
-
rescratch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگرداندن
-
resow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگرداندن
-
rewithdraw
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگرداندن
-
reverify
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگرداندن
-
restabilizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگرداندن
-
reinsert
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگرداندن
-
reoppose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگرداندن