کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازى دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گنجفه بازی
لغتنامه دهخدا
گنجفه بازی . [ گ َ ج َ ف َ / ف ِ ] (حامص مرکب ) بازی کردن با اوراق گنجفه . گنجفه زدن . و رجوع به گنجفه شود.
-
کتاب بازی
لغتنامه دهخدا
کتاب بازی . [ ک ِ] (حامص مرکب ) عمل کتاب باز. رجوع به کتاب باز شود.
-
گوی بازی
لغتنامه دهخدا
گوی بازی . (حامص مرکب ) عمل گوی باز. کار گوی باز. گوی باختن . بازی کردن با گوی : پس از چه رسد سرفرازی مراچو کوشش ترا گوی بازی مرا. اسدی .در این روز به کدو زدن و لهو و لعب و گوی بازی کردن مشغول باشند. (تاریخ قم ص 248).
-
کرشمه بازی
لغتنامه دهخدا
کرشمه بازی . [ ک ِ رِ م َ / م ِ ] (حامص مرکب ) عمل و حالت کرشمه باز. (فرهنگ فارسی معین ).
-
کرک بازی
لغتنامه دهخدا
کرک بازی . [ ک َ رَ / ک َرْ رَ ] (حامص مرکب ) عمل کرک باز.
-
کنیزک بازی
لغتنامه دهخدا
کنیزک بازی . [ ک َ زَ ] (حامص مرکب ) معاشرت با زنان . مشغول شدن با آنان : چون پادشاهی بر وی قرار گرفت سر در نشاط و شراب و کنیزک بازی و تنعم نهاد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 78).
-
گال بازی
لغتنامه دهخدا
گال بازی . (حامص مرکب ) الک دولک .
-
گربه بازی
لغتنامه دهخدا
گربه بازی . [ گ ُ ب َ / ب ِ ] (حامص مرکب ) با گربه بازی کردن . گربه را دوست داشتن و با او وررفتن .
-
کسبی بازی
لغتنامه دهخدا
کسبی بازی . [ ک َ ] (حامص مرکب ) عمل کسبی باز. || روسپی گری . (ناظم الاطباء).
-
کولی بازی
لغتنامه دهخدا
کولی بازی . [ ک َ /کُو ] (حامص مرکب ) کولیگری . رجوع به کولیگری شود.- کولی بازی درآوردن ؛ کولیگری کردن . رجوع به کولیگری شود.
-
گرگ بازی
لغتنامه دهخدا
گرگ بازی . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) گرگ باز. رجوع به گرگ باز شود.
-
acting area
محدودۀ بازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] فضایی اعم از صحنه یا سکو یا کف زمین که کارگردان برای بازی بازیگران معین میکند
-
game theory
نظریۀ بازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظریهای ناظر بر روش ریاضی در تصمیمگیری برای وضعیتی که در آن، دو یا چند کنشگر در کسب اطلاعات و امتیاز برای بُرد نهایی با یکدیگر رقابت میکنند و در این رقابت برنده یا بازندۀ مطلق وجود ندارد
-
role play
نقشبازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] فرایندی خلاقانه و خیالپردازانه که در آن برای پیشبینی تصمیمهای دیگران باید خود را در نقش آنها قرار داد
-
drinking game
نوشبازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] هریک از مسابقات و بازیهایی که در آن بازنده مجبور به نوشیدن الکل است