کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازوچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بازوچه
لغتنامه دهخدا
بازوچه .[ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) اعضای فرعی لاله ٔ دریایی . در تمام طول بازوی لاله ٔ دریایی و در هر طرف آن شاخه های ساده تر و کوچکتری قراردارند به اسم بازوچه . (از جانورشناسی عمومی ج 1 ص 248).
-
بازوچه
دیکشنری فارسی به عربی
لامسة
-
جستوجو در متن
-
tentacles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخکها، موی حساس جانور، شاخک حساس، ریشه حساس، بازوچه
-
لامسة
دیکشنری عربی به فارسی
شاخک حساس , ريشه حساس , موي حساس جانور (مثل موي سبيل گربه) , بازوچه