کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بازنده
/bāzande/
معنی
۱. بازیکننده.
۲. [مقابلِ برنده] کسی که در مسابقه، قمار، و مانند آن شکست بخورد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
شکستخورده، مغلوب ≠ برنده
دیکشنری
loser, underdog
-
جستوجوی دقیق
-
بازنده
واژگان مترادف و متضاد
شکستخورده، مغلوب ≠ برنده
-
بازنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) bāzande ۱. بازیکننده.۲. [مقابلِ برنده] کسی که در مسابقه، قمار، و مانند آن شکست بخورد.
-
بازنده
فرهنگ فارسی معین
(زَ دِ) (ص .) 1 - دارای باخت . 2 - شکست خورده ، ناموفق ، ناکام .
-
بازنده
لغتنامه دهخدا
بازنده . [ زَ دَ / دِ ] (نف ) بازی کننده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ).مقامر. (منتهی الارب ). || مقابل برنده در قمار. || قسمی از کبوتر. (ناظم الاطباء).
-
بازنده
دیکشنری فارسی به عربی
خاسر
-
واژههای مشابه
-
ورق بازنده
دیکشنری فارسی به عربی
خاسر
-
اسب بازنده
دیکشنری فارسی به عربی
خاسر
-
جستوجو در متن
-
خاسر
دیکشنری عربی به فارسی
بازنده , ورق بازنده , اسب بازنده , ضرر کننده
-
losers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازنده ها، بازنده، اسب بازنده، ورقبازنده، ضرر کشیده
-
loser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازنده، اسب بازنده، ورقبازنده، ضرر کشیده
-
unmakers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازنده ها
-
perscrutator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازنده
-
reobtains
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازنده است