کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازرس حملونقل عمومی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
room inspector
بازرس اتاق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخصی که وضعیت اتاقهای مهمانخانه/ هتل را بعد از نظافت برای پذیرش مهمان جدید بازبینی میکند
-
بازرس مهمانخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← بازرس بهداشت و ایمنی
-
بازرس هتل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← بازرس بهداشت و ایمنی
-
hotel inspector2
بازرس بهداشت و ایمنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] فردی از یک نهاد رسمی که از مهمانخانهها بازدید میکند تا میزان رعایت مقررات مربوط به سلامتی و بهداشت و آتشنشانی را در آنها بررسی کند متـ . بازرس مهمانخانه، بازرس هتل
-
bridge strike nominee
بازرس سانحۀ پل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فردی خبره که دارای مهارت کافی برای ارزیابی کارشناسانه و تأیید سلامت خط آهن روی پل ضربهدیده و بازگشایی مسیر است
-
marine casualty investigator
بازرس سانحۀ دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرد صلاحیتداری که مطابق با قانون مسئولیت بررسی سانحه یا حادثۀ دریایی را بر عهده دارد
-
بازرس مطبوعات و نمایشها
دیکشنری فارسی به عربی
رقيب
-
جستوجو در متن
-
قابل حمل ونقل
دیکشنری فارسی به عربی
نقال
-
حمل ونقل
دیکشنری فارسی به عربی
عتلة , نقل
-
حمل ونقل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حاسبة المراهنات
-
حاسبة المراهنات
دیکشنری عربی به فارسی
باربردن , حمل ونقل کردن , سوق دادن , جمع کردن , مجموع , برپشت حمل کردن
-
Carter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارتر، راننده گاری، متصدی حمل ونقل، چرخ چی
-
waggoners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
waggoners، متصدی حمل ونقل، واگنچی، گاراژ دار
-
wagoner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگنر، متصدی حمل ونقل، واگنچی، گاراژ دار