کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بار برنهادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
محنت بار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] mehnatbār پر از رنج و محنت.
-
cargo declaration
اظهارنامۀ بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] سندی که در چارچوب قرارداد «تسهیل حملونقل بینالمللی» در هنگام ورود و خروج بار تهیه و تحویل مقامات میشود
-
تُنبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← ظرفیت
-
cargo net
تورِ بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تور چهارگوش بزرگ سیمی یا ریسمانی برای بارگیری و تخلیۀ بارهای کوچک که هر گوشۀ آن به حلقهای برای اتصال به بارقلاب منتهی میشود
-
load weighing
توزین بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تعیین وزن بار وسیلۀ نقلیۀ ریلی ازطریق اندازهگیری بخشی از بار و برآورد وزن کل بار با استفاده از شیر توزین
-
rolling cargo
چرخبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] باری که بر روی وسیلۀ نقلیۀ چرخدار قرار میگیرد و به داخل کشتی برده میشود
-
multigravida
چندمبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] زنی که برای نوبت دوم یا بیشتر باردار شده است
-
payload 1
پایهبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] دادههای کاربر که در مدار یا شبکه حمل میشود و از اطلاعات نشانکدهی/ سیگنالدهی و واپایش و سرایند جداست
-
load shedding
تعدیل بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کاهش خدمات عادی جابهجایی مسافر در ساعات اوج ازطریق تشویق به استفاده از حملونقل جنبی
-
nonce
تکبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] عدد یا رشتهعددی که تنها یک بار در یک خوارزمی/ الگوریتم یا قرارداد امنیتی برای رویارویی با حملۀ تکرار به کار میرود
-
cargo door
درِ بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دری که با بستن آن درگاهی بار کاملاً مسدود و نفوذناپذیر میشود
-
cargo port, side port, port 3
درگاهی بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] درگاهی در بدنۀ کشتی که از آن برای تخلیه و بارگیری عرشههای میانی کشتی استفاده میشود
-
cargo book
دفترچۀ بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دفترچهای حاوی اطلاعات کامل کالاها، شامل نوع، تعداد، نحوۀ بستهبندی، وزن، فرستنده، گیرنده، شمارۀ انبار و مشخصات محل تخلیه که افسر اول آن را تهیه میکند
-
cargo sheet
سیاهۀ بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] صورتی که مسئول اسکله از بار کشتی تهیه میکند تا کارکنان دفتری صاحب کشتی بتوانند قبل از امضای بارنامهها به بررسی و بازبینی آنها بپردازند
-
load index
شاخص بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] شناسهای عددی برای نشان دادن حداکثر باری که تایر در سرعت معین و فشار باد حداکثر میتواند تحمل کند