کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باریکه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
beam 1
باریکه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] دستۀ پرتوهای متمرکزی که تقریباً در یک جهت منتشر میشود
-
جستوجو در متن
-
slabbed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلوبند، تکهتکه کردن، با اره تراشیدن، باریکه باریکه شدن
-
slatted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنده شده، باریکه باریکه، ساخته شده از تکههای باریک
-
positive birefringence
دوشکستی مثبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی دوشکستی که در آن سرعت باریکۀ عادی بیش از نور باریکۀ غیرعادی است
-
dual beam
فرهنگ لغات علمی
دو باریکه
-
slabs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلب ها، تخته سنگ، ورقه، قطعه، تکه، لوحه، باریکه، لیز، چسبناک، تکهتکه کردن، با اره تراشیدن، باریکه باریکه شدن
-
slab
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلب، تخته سنگ، ورقه، قطعه، تکه، لوحه، باریکه، لیز، چسبناک، تکهتکه کردن، با اره تراشیدن، باریکه باریکه شدن، لزج
-
slatey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسطوخودوس، تکه تکه، باریکه باریکه، شبیه سنگ لوح
-
slaty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاغر، تکه تکه، باریکه باریکه، شبیه سنگ لوح
-
focused ion beam lithography
فرهنگ لغات علمی
لیتوگرافی باریکه یونی متمرکزشده لیتوگرافی باریکه یونی متمرکز شده
-
interferometer
تداخلسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک، فیزیک] ابزاری برای تقسیم باریکۀ نور به دو یا چند باریکه و بازترکیب آنها برای ایجاد تداخل
-
beam dynamics
فرهنگ لغات علمی
دینامیک باریکه
-
beam line
فرهنگ لغات علمی
خط باریکه
-
beam waist
فرهنگ لغات علمی
کمر باریکه