کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باریدن ناگهانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
flurries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طعمه ها، تپش، سراسیمگی، طوفان ناگهانی، باریدن ناگهانی، باد ناگهانی، عصبانی کردن، اشفتن
-
flurry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دهنده، تپش، سراسیمگی، طوفان ناگهانی، باریدن ناگهانی، باد ناگهانی، عصبانی کردن، اشفتن
-
بدیهه
لغتنامه دهخدا
بدیهه . [ ب َ هََ / هَِ ] (از ع ، اِ) ناگاه و نااندیشیده گفتن چیزی و یا خواندن شعری . هر چیزی که بگویند و یا بکنند بدون تأمل و تفکر و بدون یادآوری و فی الفور. ناگاه . بخیال خود. زودانداز. (ناظم الاطباء). بدیهة. بدون اندیشه سخن گفتن یا شعر سرودن . نی...
-
تگرگ
لغتنامه دهخدا
تگرگ . [ ت َ گ َ ] (اِ) ژاله و یخچه باشد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). ژاله که به هندی اولا گویند و در سراج نوشته تگرگ بمعنی آب بسته که از آسمان بارد و بعضی ژاله نوشته و ژاله بمعنی شبنم نیز دیده شده . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). ژاله . (صحاح الفرس )...
-
ریختن
لغتنامه دهخدا
ریختن . [ ت َ ] (مص ) روان کردن و جاری کردن مانند ریختن آب در ظرف و ریختن خون . (از ناظم الاطباء). لازم و متعدی آید. (یادداشت مؤلف ). سرازیر کردن مایع از ظرفی به ظرفی یا به روی زمین جاری کردن . (فرهنگ فارسی معین ). افراغ . (تاج المصادر بیهقی ) (از د...
-
بلا
لغتنامه دهخدا
بلا. [ ب َ ] (از ع ، اِ) بلاء. آزمایش . (ناظم الاطباء). آزمایش . آزمون . امتحان . (فرهنگ فارسی معین ). بَلوی . بَلیّة. مِحنة : اندر بلای سخت پدید آیدفضل و بزرگواری و سالاری . رودکی .و رجوع به بلاء شود. || زحمت و سختی و اذیت بسیار و رنج . (ناظم الاطبا...