کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بارگُنج تاشو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
refrigerated container, reefer container, reefer box, reefer 1
بارگُنج یخچالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] بارگُنجی با سامانۀ سرمایش برای نگهداری بار آسیبپذیر در برابر گرما
-
container corner fitting, container corner casting, corner fitting, corner casting
گوشهبَست بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از بَستهای هشتگوشۀ بارگُنج که از آن برای بلند کردن و جابهجایی و رویهمچینی و مهار بارگُنج استفاده میکنند متـ . گوشهبَست
-
transtainer, yard gantry crane
جرثقیل بارگُنجبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] نوعی جرثقیل دروازهای که از آن برای تخلیه و بارگیری بارگُنجها یا نقلوانتقال آنها در بندر یا پایانه استفاده میشود
-
container end frame, end frame
چارچوب انتهایی بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از سازههای بارگُنج که عمود بر محور طولی دو سر آن است
-
container side frame, side frame 1
چارچوب جانبی بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از سازههای موازی با محور طولی بارگُنج که شامل ستون بارگُنج و شیارهای جانبی بالا و پایین است
-
container end wall, container end panel, end panel, end wall
دیوارۀ انتهایی بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از دو دیوارهای که در چارچوبهای انتهایی بارگُنج محاط است
-
container door locking bar cam, container cam
بادامک کلون بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بادامکهایی در دو سر کلون بارگُنج که با چرخش آنها درِ بارگُنج قفل میشود
-
ventilated container
بارگُنج تهویهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بارگُنجی که در دیوارههای انتهایی آن روزنههایی برای ورود و خروج هوا تعبیه شده است
-
refrigerated and heated container
بارگُنج حرارتیـ یخچالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بارگُنجی با سامانههای گرمایش و سرمایش
-
container barge carrier
بارگُنجـ دوبهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کشتیای که برای حمل همزمان دوبه و بارگُنج طراحی و ساخته شده است
-
container-bulk carrier, bulk-container carrier, conbulker
بارگُنجـ فلهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کشتی چندمنظورهای که توانایی حمل بارگُنج یا بار فلهای را دارد
-
container exchange
بارگُنجهای تبادلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تعداد کل بارگُنجهای تخلیهشده از یک شناور و/ یا بارگیریشده بر آن در هر سفر