کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باروت سازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باروت سازی
لغتنامه دهخدا
باروت سازی . (حامص مرکب ) باروطسازی . عمل و کار شغل باروت ساز : مشرف توپخانه مبلغ بیست تومان مواجب و از جمله ده یک رسوم باروطسازی دویست وشصت وشش دینار و چهار دانگ رسوم داشت . (تذکرةالملوک چ 2 ص 63).
-
واژههای مشابه
-
اسپ باروت
لغتنامه دهخدا
اسپ باروت . [ اَ پ ِ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسپ کاغذی که آتش بازان بصورت اسپ میسازند و به آتش در حرکت می آید. (آنندراج ).
-
باروت آغاجی
لغتنامه دهخدا
باروت آغاجی . (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ، بخش مرکزی شهرستان زنجان که در 15 هزارگزی جنوب باختر زنجان و 3 هزارگزی راه عمومی واقع است . منطقه ای است کوهستانی ، سردسیر با 369 تن سکنه . آبش از قنات و چشمه سارو محصولش غلات ، انگور و شغل مردمش زراعت ، ...
-
باروت آغاجی
لغتنامه دهخدا
باروت آغاجی . (اِخ ) دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 40 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 41 هزارگزی خاوری راه ارابه رو احمدآباد به تکاب واقع است . منطقه ای است کوهستانی معتدل با 93 تن سکنه . آبش از چشمه . محصولش غلات ، نخو...
-
باروت آقاجی
لغتنامه دهخدا
باروت آقاجی . (اِخ ) رجوع به باروت آغاجی شود.
-
باروت چی
لغتنامه دهخدا
باروت چی . (اِ مرکب ) باروطچی . آنکه باروت سازد.
-
باروت خانه
لغتنامه دهخدا
باروت خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) باروطخانه . خانه ای که در آن باروت نگهدارند. (آنندراج ) (دِمزن ). جایی که در آن جا باروت میسازند. (ناظم الاطباء).
-
باروت ساز
لغتنامه دهخدا
باروت ساز. (نف مرکب ) باروطساز. آنکه باروت سازد. سازنده ٔ باروت .
-
باروت کوب
لغتنامه دهخدا
باروت کوب . (نف مرکب ) باروطکوب . کسی که باروت میسازد. (ناظم الاطباء). آنکه باروت را کوبد و نرم سازد.
-
باروت کوبی
لغتنامه دهخدا
باروت کوبی . (حامص مرکب ) باروطکوبی . عمل باروت کوب .
-
باروت پنبه ای
لغتنامه دهخدا
باروت پنبه ای . [ ت ِ پَم ْ ب َ / ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی باروت باشد.
-
باروت کوب خانه
لغتنامه دهخدا
باروت کوب خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) محل باروطکوبی و خانه ٔ کوبیدن باروت بقصد نرم ساختن آن .
-
دبه مخصوص باروت تفنگ
دیکشنری فارسی به عربی
قارورة