کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بارهنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بارتنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) bārtang = بارهنگ
-
لسان الحمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] lesānolhamal = بارهنگ
-
چرغول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] čarqul =بارهنگ
-
زبان بره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) zabānbare = بارهنگ
-
جرغول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] jarqul =بارهنگ
-
جرغون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] jarqun =بارهنگ
-
کاردی
لغتنامه دهخدا
کاردی . (اِ) نامی است که در «نور» (مازندران ) به بارهنگ دهند. رجوع به بارهنگ شود.
-
اسپرزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] ← بارهنگ تخممرغی
-
اسپرزۀ سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] ← بارهنگ سیاهدانه
-
چرغول
فرهنگ فارسی معین
(چَ) (اِ.) نک بارهنگ .
-
خرگوشک
فرهنگ فارسی معین
(خَ شَ) نک بارهنگ .
-
ribgrasses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوار، بارهنگ نیزهای
-
ribgrass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریبگراس، بارهنگ نیزهای
-
fleawort
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاوورورت، اسفرزه، بارهنگ
-
بلنتاین
لغتنامه دهخدا
بلنتاین . [ ب َ ل َ ] (معرب ، اِ) بارهنگ ، که گیاهی است . (ازفرهنگ فارسی معین ) (از دزی ). رجوع به بارهنگ شود.