کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بارنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بارنده
/bārande/
معنی
۱. ابری که باران از آن بیاید.
۲. هر چیزی که مانند باران فروریزد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بارنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) bārande ۱. ابری که باران از آن بیاید.۲. هر چیزی که مانند باران فروریزد.
-
بارنده
لغتنامه دهخدا
بارنده . [ رَ دَ / دِ ] (نف ) اسم فاعل از بارش . (ناظم الاطباء). رجوع به باریدن شود: ابر بارنده ؛ ابری که ببارد. مُمطِر. ماطر. سحابة مذکیه ؛ ابر باز بارنده . سحاب هتل ؛ ابر نیک بارنده . هاتل ؛ ابر پیوسته بارنده . (منتهی الارب ). رجوع به شعوری ج 1 ورق...
-
جستوجو در متن
-
ابر بهار(ی)
لهجه و گویش تهرانی
بارنده
-
مُعْصِرَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
ابرهای بارنده
-
ممطرة
لغتنامه دهخدا
ممطرة. [ م ُ طِ رَ ] (ع ص ) بارنده . ممطر.- سماء ممطرة ؛ آسمان بارنده . (ناظم الاطباء).
-
مدرار
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (ص .) بسیار ریزنده ، بسیار بارنده .
-
مطیر
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (ص .) بارنده ، بارانی .
-
هالب
لغتنامه دهخدا
هالب . [ ل ِ ] (ع ص ) بارنده . (از اقرب الموارد).
-
غم بار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] qambār غمبارنده؛ غمآور؛ غمانگیز.
-
هطال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] ‹هاطل› [قدیمی] hattāl ۱. ابر بارنده.۲. بارانی که بهشدت فروریزد.
-
غمطی
لغتنامه دهخدا
غمطی . [ غ َ م َ طا ] (ع ص )پیوسته بارنده : سماء غمطی ؛ ابر پیوسته بارنده . (از منتهی الارب ). دائمةالمطر. (اقرب الموارد). غَبط̍ی .
-
مغبیة
لغتنامه دهخدا
مغبیة. [ م ُ ی َ ] (ع ص ) ابر اندک بارنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سماء مغبیة؛ آسمان اندک بارنده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
هطال
فرهنگ فارسی معین
(هَ طّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - ابر بارندة پیاپی . 2 - اشک روان .
-
غیم
فرهنگ فارسی معین
(غِ یا غَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - ابر، ابر بارنده . 2 - مه .