کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بارش متوالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
effective precipitation 1
بارش مؤثر 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در آبیاری، بخشی از بارش که در خاک باقی میماند و برای مصرف گیاه در دسترس آن قرار میگیرد
-
effective precipitation 2
بارش مؤثر 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← فزونآب
-
freezing precipitation
بارش یخزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هر شکلی از بارش که بهمحض برخورد با زمین یا اشیای در معرض بارش یخ میزند
-
جستوجو در متن
-
downpour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باران، بارندگی زیاد، فرو ریزی، بارش متوالی
-
downpours
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رعد و برق، بارندگی زیاد، فرو ریزی، بارش متوالی
-
absolute drought
خشکسالی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در اقلیمشناسی بریتانیا، دورۀ خشکسالی به مدت حداقل پانزده روز متوالی، بدون بارش قابلسنجش
-
ایران
لغتنامه دهخدا
ایران . (اِخ ) پهلوی ، «اِران » . به کشور ایران در عهد ساسانی «اران شتر» میگفتند. در عصر هخامنشی ایی ریا نام قوم ایرانی بود و این کلمه را نام قوم اُسِّت ِ قفقاز بصور «ایرون »، «ایرو» و «ایر» بخود اطلاق کرده اند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کلمات آریا، آ...