کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
drizzle
بارانریزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بارانی که قطر قطرات آن کمتر از 0/5 میلیمتر باشد
-
rain gauge, pluviometer
بارانسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری برای اندازهگیری مقدار باران
-
پوش باران
دیکشنری فارسی به عربی
رش
-
پر باران
دیکشنری فارسی به عربی
ممطر
-
عایق باران
دیکشنری فارسی به عربی
معطف
-
نمنم باران
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: nemnem-e vârun طاری: namnam-e vârun طامه ای: namnam-e vârun طرقی: namnam-e vârun کشه ای: namnam-e vârun نطنزی: namnam-e vârun
-
درشت باران
دیکشنری فارسی به عربی
دش
-
گل باران کردن
لغتنامه دهخدا
گل باران کردن . [ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ریختن و پاشیدن گل بر سر عروس یا داماد.
-
گلوله باران کردن
لغتنامه دهخدا
گلوله باران کردن . [ گ ُ لو ل َ / ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گلوله باران کردن کسی را؛ افکندن گلوله به کسی از هر طرف . انداختن گلوله کسی را از هر سو. رجوع به گلوله شود.
-
گوله باران کردن
لغتنامه دهخدا
گوله باران کردن . [ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به گلوله باران کردن شود.
-
گرگ باران دیده
لغتنامه دهخدا
گرگ باران دیده . [ گ ُ گ ِ دی دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آزموده کار و گرم و سرد روزگار دیده . (غیاث اللغات ). ظاهر آن است که گرگ بچه از باران میترسد و در وقت باران از سوراخ خود برنمی آید هرچند گرسنه و تشنه باشد اما چون گرگی بیرون خانه ٔ خود با...
-
net storm rain
توفباران خالص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← فزونآب
-
rainwater harvesting
برداشت آب باران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جمعآوری و استفاده از آب باران پیش از رسیدن به آبخوان
-
ombrogenous bog
خلاش بارانزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پوشش گیاهی که بر روی پوده و در بالای سطح آب زیرزمینی تشکیل میشود مواد معدنی موردنیاز خود را از باران میگیرد
-
سنگ باران کردن
لغتنامه دهخدا
سنگ باران کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سنگ زدن و سنگ ریختن بر کسی یا جایی . (از آنندراج ) : یکی سنگ باران بکردند سخت چو باد خزان برجهد بر درخت . فردوسی .که بود آن کس که پیل آورد وقتی بر در کعبه که مرغش سنگ باران کرد و دوزخ شد سرانجامش . خاقانی .ا...