کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باد و بروت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
wind stress
تنش باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نیروی کشال بر واحد سطح براثر چینش باد
-
wind distribution
توزیع باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. توزیع مکانی یا زمانی سمت یا سرعت باد 2. توزیع آماری سرعت باد
-
windstorm
توفان باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] توفانی که با باد شدید مشخص میشود
-
wind current
جریان باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] عموماً هر سامانۀ باد بزرگمقیاس نیمهدائمی از جوّ
-
wind shear
چینش باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تغییر محلی بُردار باد یا هریک از مؤلفههای آن در یک راستای معین
-
wind speed
سرعت باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نسبت مسافت طیشدۀ هوا به زمان صرفشده
-
wind reversal
برگشت باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تغییر زمانی یا مکانی سمت باد
-
wind direction
سمت باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] سمتی که باد از آن سو میوزد
-
آتش باد
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) باد گرم ، باد مسموم .
-
آس باد
فرهنگ فارسی معین
(س ِ) (اِمر.) آسی که با نیروی باد کار می کند. بادآس .
-
بش باد
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (جملة فعلیه ) در موقعی که کسی به دشمنان دین لعنت فرستند، شنوندگان می گویند: بیش باد.
-
باد آبله
فرهنگ فارسی معین
(بِ لِ) (اِمر.) آبلة هلاک کننده .
-
باد آوردن
فرهنگ فارسی معین
(وَ دَ) (مص ل .) ورم کردن .
-
باد آورده
فرهنگ فارسی معین
(وَ دِ) (اِمر.) چیزی که بدون رنج به دست آمده باشد.
-
باد بودن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) هیچ بودن ، پوچ بودن .