کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادفروش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بادفروش
لغتنامه دهخدا
بادفروش . [ ف ُ ] (نف مرکب ) بمعنی بادپر است . آنچه بعضی محققین گمان برده اند که بادفروش فارسی تراشیده ٔ اهل هند است از عدم اعتنا بود، چرا که شاعر مذکور به هند نیامده و بدخشانی الاصل و همدانی المولد است . نصیرای بدخشانی گوید : بسان بادفروشان چه بادپی...
-
جستوجو در متن
-
بادخوان
لغتنامه دهخدا
بادخوان . [ خوا / خا ] (اِ مرکب ) کنایه از مردم هرزه گوی و خوش آمدگوی باشد. (برهان ) (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کنایه از مردم هرزه گوی و خوش آمدگوی و متملق . (انجمن آرا). بادفروش . بادپران . بادخان . بادپر. || معرف را نیز گویند.(برهان ) (آنند...
-
بادغن
لغتنامه دهخدا
بادغن . [ غ َ ] (اِ مرکب ) بادگیر را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). و رجوع به لغات بادرس ، بادغد، بادغر، بادغرا، بادغرد، بادغس .، بادغند و بادگیر در جای خود شود. || کسی را گویند که همه روز فخر بمنصب و جاه خود کند و عرض تجمل نماید و بعربی او ...
-
بادفرا
لغتنامه دهخدا
بادفرا.[ ف َ ] (اِ مرکب ) بادافراه . پاداش و مکافات بدی . (ناظم الاطباء). رجوع به بادآفراه و مترادفات آن شود. || بازیچه ٔ اطفالست و آن پوست پاره ای باشد مدور که ریسمانی در آن گذارند و در کشاکش آورند تا بگردش درآید و صدائی از آن ظاهر شود. (برهان ). رج...