کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادسنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بادسنج
/bādsanj/
معنی
۱. خامطمع؛ خیالباف.
۲. خودبین؛ متکبر: ◻︎ جمله نفسهای تو ای بادسنج / کیل زبان است و ترازوی رنج (نظامی۱: ۳۹)، ◻︎ که چند از مقالات آن بادسنج / که نه ملک دارد نه فرمان نه گنج (سعدی۱: ۹۰).
۴. (اسم، صفت فاعلی) آلتی برای اندازهگیری فشار باد و سنجش سرعت آن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بادنما
دیکشنری
wind gauge
-
جستوجوی دقیق
-
بادسنج
واژگان مترادف و متضاد
بادنما
-
بادسنج
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی، مجاز] bādsanj ۱. خامطمع؛ خیالباف.۲. خودبین؛ متکبر: ◻︎ جمله نفسهای تو ای بادسنج / کیل زبان است و ترازوی رنج (نظامی۱: ۳۹)، ◻︎ که چند از مقالات آن بادسنج / که نه ملک دارد نه فرمان نه گنج (سعدی۱: ۹۰).۴. (اسم، صفت فاعلی) آلتی برای ...
-
بادسنج
فرهنگ فارسی معین
(سَ) ( اِ.) 1 - ابزاری برای اندازه گیری شدت و سرعت باد. 2 - کنایه : از: بیهوده کار، یاوه گو.
-
بادسنج
لغتنامه دهخدا
بادسنج . [ س َ ] (اِ مرکب ) آلتی است که وزیدن باد را در دریا پیش از وزیدن معین کند و درجه ٔ آن را مشخص نماید. (انجمن آرا). میزان الریاح . آلتی است که برای شناختن سنگینی و فشار و اندازه گیری ارتفاع هوا به کار میرود و بوسیله ٔ آن میتوان بطور تخمین تغیی...
-
بادسنج
لغتنامه دهخدا
بادسنج . [ س َ ] (نف مرکب ) مردم متکبر و خام طمع را گویند. (برهان ). متکبر. (شرفنامه ٔ منیری ) (انجمن آرا). معجب و متکبر. (فرهنگ شعوری ورق 153 ص آ). خام طمعی . متکبر. (سروری ). متکبر و خام طمع. (ناظم الاطباء). بادپیما. (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص...
-
anemometer
بادسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دستگاهی برای اندازهگیری تندی باد
-
واژههای مشابه
-
windmill anemometer
بادسنج آسیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادسنجی پرهدار و چرخشی که محور چرخش آن افقی است
-
aeolian anemometer
بادسنج بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادسنجی که در آن ارتفاع صوت حاصل از عبور هوا از روی یک مانع تابعی است از تندی جریان هوا
-
contact anemometer
بادسنج تماسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادسنجی که با قطعووصلهای الکتریکی متوالی در مدتی معین تندی باد را اندازهگیری میکند
-
sonic anemometer
بادسنج صوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادسنجی که بهکمک خواص امواج صوتی بادبُرد (wind-borne) سرعت باد را میسنجد
-
cup anemometer
بادسنج فنجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادسنجی مکانیکی با محور چرخش قائم، معمولاً با سه یا چهار فنجان نیمکرهای یا مخروطی که بهصورت متقارن بر روی محور نصب میشود
-
propeller anemometer
بادسنج پروانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادسنجی چرخشی با محور افقی که پروانۀ آن دارای تیغههای تابدار است
-
جستوجو در متن
-
آنمومتر
فرهنگ واژههای سره
بادسنج