کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادخوره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بادخوره
لغتنامه دهخدا
بادخوره . [ خ ُ رَ / رِ ](اِخ ) دهی است از دهستان جلگه ٔ افشار بخش اسدآباد شهرستان همدان . در 6هزارگزی جنوب باختر قصبه ٔ اسدآبادو 3هزارگزی جنوب شوسه ٔ اسدآباد بکنگاور، در جلگه واقعست . هوایش سردسیر و دارای 837 تن سکنه میباشد. آبش از قنات ، محصولش غلا...
-
بادخوره
لغتنامه دهخدا
بادخوره . [ خوَ / خ ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) بادخور. مرضی است که از آن موی اسب بریزد. رجوع به بادخور شود.
-
بادخوره
واژهنامه آزاد
بادخوره [گویش همدانی]:پرستو ، چلچله ، پرنده ای با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه ، که در فصل سرما به مناطق گرمسیر مهاجرت می کند.(فرهنگ فارسی معین)
-
جستوجو در متن
-
بادخور
لغتنامه دهخدا
بادخور. [ خوَرْ / خُرْ ] (اِ مرکب ) دریچه ای باشد برای گذر باد خصوصاً در سقف خانه برای کسب باد. (آنندراج ). دریچه ای که در بالای عمارت جهت تجدید هوا قرار دهند. (ناظم الاطباء). سوراخ و مدخل برای درآمدن هوا، سوراخی برای تجدید هوا. بادرو. بادگیر. منفذ. ...
-
جلگه افشار
لغتنامه دهخدا
جلگه افشار. [ ج ُ گ ِ اَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش اسدآباد شهرستان همدان است . این دهستان در قسمت مرکزی بخش قرار دارد و محدود است از شمال بدهستان چهاردولی اسدآباد و از باختر بدهستانهای کلیایی و فارسینج و از جنوب به بخش کنگاور و شهرستان تویسرک...