کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادبادک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بادبادک
/bādbādak/
معنی
نوعی وسیلۀ بازی از جنس کاغذ، پلاستیک، و چوب که آن را به کمک نخ به هوا میفرستند؛ کاغذباد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بادکنک
دیکشنری
kite
-
جستوجوی دقیق
-
بادبادک
واژگان مترادف و متضاد
بادکنک
-
بادبادک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بادبر، بادبرک، بادپرک› bādbādak نوعی وسیلۀ بازی از جنس کاغذ، پلاستیک، و چوب که آن را به کمک نخ به هوا میفرستند؛ کاغذباد.
-
بادبادک
فرهنگ فارسی معین
(دَ) ( اِ.) بازیچه ای با یک چارچوب سبک و پوششی نازک از کاغذ یا مادة دیگر که به رنگ ها و شکل های گوناگون می سازند، گاه دنباله ای از حلقه های کاغذ رنگی بر آن می چسبانند، یک سرش را به ریسمان بلندی می بندند و در هوای بادی به پرواز درمی آورند.
-
بادبادک
لغتنامه دهخدا
بادبادک . [ دَک ْ ] (اِ مرکب ) کاغذی بشکل مربعباندازه های مختلف که بروی آن کمانی از نی چسبانند وبکمک دنباله ای بوسیله ٔ نخ هنگام جریان هوا کودکان بهوا پرواز دهند سرگرمی را: مثل بادبادک ؛ سخت نزار.
-
واژههای مشابه
-
بادبادک بازی
لغتنامه دهخدا
بادبادک بازی . [ دَک ْ ](حامص مرکب ) بازی با بادبادک . بهوا کردن بادبادک .
-
بادبادک کاغذهوایی () غلیوا
دیکشنری فارسی به عربی
طائرة ورقية
-
هوا کردن ،بادبادک ()،بالن ()
لهجه و گویش تهرانی
بلند کردن ،پروازدادن
-
جستوجو در متن
-
بادبرک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bādbarak = بادبادک
-
کاغذباد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از چینی. فارسی] [قدیمی] kāqazbād =بادبادک
-
windroot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بادبادک
-
windroad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بادبادک
-
ballogan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بادبادک
-
windscoop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بادبادک