کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادامستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بادامستان
/bādāmestān/
معنی
زمینی که در آن درخت بادام بسیار باشد؛ بادامزار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بادامستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) bādāmestān زمینی که در آن درخت بادام بسیار باشد؛ بادامزار.
-
بادامستان
لغتنامه دهخدا
بادامستان . [ م ِ ] (اِ مرکب ) بادام زار. باغی که در آن بادام کارند. مَلازه . (منتهی الارب ) (دهار). رجوع به بادام زار شود.
-
بادامستان
لغتنامه دهخدا
بادامستان . [ م ِ ] (اِخ ) ده کوچکیست از دهستان زیرکوه بخش قاین شهرستان بیرجند در 174هزارگزی جنوب قاین . منطقه ای است کوهستانی با آب و هوائی گرم و 12 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
بادامستان
لغتنامه دهخدا
بادامستان . [ م ِ ] (اِخ ) ده کوچکیست از دهستان سبلوئیه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان در 30هزارگزی جنوب باختری زرند و 10هزارگزی خاوری راه مالرو زرند به رفسنجان . دارای ده تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
بادامستان
لغتنامه دهخدا
بادامستان . [ م ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهدزشهرستان اهواز در چهل هزارگزی جنوب دهدز و کنار راه مالرو بادلان به زیتی . منطقه ای است کوهستانی معتدل با76 تن سکنه . مردمش از تیره ٔ بختیاری هستند. آبش از چشمه و قنات و محصولش غلات و لبنیات است . شغل مردمش...
-
بادامستان
لغتنامه دهخدا
بادامستان . [ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوزم و دهج بخش شهربابک شهرستان یزد، در 20500گزی شهربابک و 2500گزی راه جوزم بشهربابک . منطقه ای است کوهستانی با آب و هوای معتدل و 158 تن سکنه . آبش از قنات و محصولش غلات ، حبوبات ، پشم ، روغن ، کتیرا، بادام...
-
بادامستان
لغتنامه دهخدا
بادامستان . [ م ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان طارم علیای بخش سیروان شهرستان زنجان واقع در 53هزارگزی باختر سیروان و 18هزارگزی راه مالرو طارم بزنجان . منطقه ای است کوهستانی و سردسیر با 278 تن سکنه . آبش از رودخانه ٔ خان چائی و محصولش غلات ، بنشن ، عسل ...
-
جستوجو در متن
-
بادام زار
لغتنامه دهخدا
بادام زار. (اِ مرکب ) جائی که در آن بادام کارند. بادامستان . رجوع به بادامستان شود.
-
بادام زار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) bādāmzār زمینی که در آن درخت بادام بسیار کاشته باشند؛ بادامستان.
-
ملازة
لغتنامه دهخدا
ملازة. [ م َ زَ ] (ع ص ، اِ) بادامستان . (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ارض ملازة؛ زمینی که درخت بادام در آن بسیار باشد. (از اقرب الموارد).
-
وشته
لغتنامه دهخدا
وشته . [ ] (اِخ ) دهی جزو دهستان وسط بخش طالقان شهرستان تهران . کوهستانی وسردسیری است . سکنه ٔ آن 667 تن . آب آن از چشمه و رودخودکاوند و محصول آنجا غلات دیمی و آبی ، سیب زمینی ، میوه جات مختلفه و شغل اهالی زراعت است . عده ای برای تأمین معاش به مازند...
-
بادلان
لغتنامه دهخدا
بادلان . [دِ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز. در 36هزارگزی جنوب خاوری دهدز در کنار راه مالرو بادامستان به زیتی در جلگه واقعست . هوایش سرد و دارای 128 تن سکنه میباشد که بلهجه ٔ لری بختیاری سخن میگویند. آبش از چاه و قنات و محصولش غلات ، لبنی...
-
جاروب
لغتنامه دهخدا
جاروب . (اِخ ) دهی ازبخش دهدز شهرستان اهواز است در 27هزارگزی جنوب خاوری دهدز کنار راه مالرو بیدله بادامستان واقع است . محلی است جلگه و معتدل و سکنه ٔ آن 217 تن . اهالی مذهب شیعه دارند. زبان اهالی لری بختیاری و فارسی است . آب آن از چاه و قنات و محصول ...
-
جانکی
لغتنامه دهخدا
جانکی . [ ن َ ] (اِخ )نام یکی از دهستانهای بخش لردگان شهرستان شهرکُرد است و در جنوب شهرکُرد واقع است و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است : از شمال بکوه آب باغ و کوه کرمان و کوه دلگیر که (خطالرأس آنها حدّ طبیعی این دهستان با دهستان پشتکوه و میانکوه است )...