کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بادآورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بادآورد
/bād[']āvard/
معنی
گیاهی خودرو با ساقههای راست و خاردار و گلهای بنفش که برگ آن مصرف دارویی دارد؛ کنگر سفید؛ خاراسپید؛ خارسپید؛ سپیدخار؛ اقتنالوقی؛ شوکةالبیضا: ◻︎ گر به گرد گنج بادآورد گردم فیالمثل / آن ز بختم خار «بادآورد» گردد درزمان (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۴۵).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بادآورده، مفت
دیکشنری
drift
-
جستوجوی دقیق
-
بادآورد
واژگان مترادف و متضاد
بادآورده، مفت
-
بادآورد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بادآور› (زیستشناسی) bād[']āvard گیاهی خودرو با ساقههای راست و خاردار و گلهای بنفش که برگ آن مصرف دارویی دارد؛ کنگر سفید؛ خاراسپید؛ خارسپید؛ سپیدخار؛ اقتنالوقی؛ شوکةالبیضا: ◻︎ گر به گرد گنج بادآورد گردم فیالمثل / آن ز بختم خار «بادآورد...
-
بادآورد
لغتنامه دهخدا
بادآورد. [ وَ ] (اِ مرکب ) بمعنی بادآورد است که بوته ٔ خار شوکةالبیضاء باشد. (برهان ). نام بوته ٔ خاریست سفید و دراز بقدر یک ذرع در نهایت خفت و سبکی که بیشتر در زمین ریگ بوم و دامن کوهها روییده و خارش انبوه شود و گل آن بنفش و سرخ و سفید هم میباشد و ت...
-
بادآورد
لغتنامه دهخدا
بادآورد. [ وَ ] (اِ مرکب ) نام نوائی است از موسیقی . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (سروری ) (فرهنگ نظام ). رجوع به بادآور شود.
-
بادآورد
لغتنامه دهخدا
بادآورد. [ وَ ] (اِخ ) نام گنج دویم است از هشت گنج خسروپرویز. گویند قیصر گنجی از زر و گوهر بیکی از جزایر حصینه میفرستاد اتفاقاً باد کشتی را بحوالی اردوی خسروپرویز آورد و او آنرا متصرف شد و باین نام موسوم گشت . (برهان : بادآور) (آنندراج ) (غیاث ) (انج...
-
بادآورد
لغتنامه دهخدا
بادآورد. [ وَ ] (اِخ ) نام موضعی است نزدیک بشهر واسط. (آنندراج ) (انجمن آرا). نام موضعی است نزدیک واسط لیکن اصح آنست که بادرایه موضعی است حوالی بغداد. (رشیدی ) (جهانگیری ). رجوع به بادرایه و بادرایا شود.
-
واژههای مشابه
-
گنج بادآورد
لغتنامه دهخدا
گنج بادآورد. [ گ َ ج ِ وَ ] (اِ مرکب ) نام نوایی است که مطربان زنند. (فرهنگ اسدی ) (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). نام نوایی و لحنی هست از جمله سی لحن باربد. گویند چون این گنج به دست خسروپرویز افتاد، باربد این لحن را ساخت و نواخت . (برهان ). نام نوایی...
-
گنج بادآورد
لغتنامه دهخدا
گنج بادآورد. [ گ َ ج ِ وَ ] (اِخ ) همان گنج باد است که گنج دویم خسروپرویز باشد و آن را گنج بادآور هم میگویند که بحذف دال آخر باشد. (برهان )... وجه تسمیه اش اینکه قیصر روم از خوف خسروپرویز چندکشتی از زر سرخ پر کرده به جزیره می فرستاد و باد مخالف آن کش...
-
خار بادآورد
واژهنامه آزاد
(جهرمی) [آوُرد] نوعی بوتۀ خاردار است که وقتی خشک می شود خیلی سبک می شود، و باد آن را از زمین می کند و با خودش می برد.
-
واژههای همآوا
-
باد آورد
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (اِمر.) 1 - گیاهی است خاردار و سفید رنگ با ساقة راست و برگ های بزرگ پوشیده از تار و گل های سفید، سرخ یا بنفش . 2 - نوایی است از موسیقی .
-
جستوجو در متن
-
اقتنالوقی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از یونانی] (زیستشناسی) 'aqtanāluqi = بادآورد
-
سپیدخار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سفیدخار› (زیستشناسی) [قدیمی] sepidxār = بادآورد