کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن باجه ... رجوع به ابن باجه ابوبکر محمدبن باجه ... و ابن صائغ و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 4 صص 463 - 465 شود.
-
گیشه
فرهنگ فارسی معین
(ش ) [ فر. ] (اِ.) باجه ، دریچه .
-
باجی
لغتنامه دهخدا
باجی . [ جی ی ] (ص نسبی ) منسوبست به باجه که جایگاهی است از نواحی افریقا در دومنزلی تونس . (سمعانی ). منسوبست به باجه که نام دو قصبه واقع در افریقاست . (قاموس الاعلام ترکی ج 2). || منسوبست به باجه که از شهرهای اندلس است . || منسوبست به باجه که قریه ا...
-
wicket
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویکت، چوگان، حلقه، باجه، دریچه، دروازه کوچک، در
-
wickets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویکت ها، چوگان، حلقه، باجه، دریچه، دروازه کوچک، در
-
date of posting, date de dépôt (fr.)
تاریخ پُستسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] تاریخی که در آن مشتری مرسولۀ پُستی را به باجه یا مأمور پُست تحویل میدهد
-
ابن صائغ
لغتنامه دهخدا
ابن صائغ. [ اِ ن ُ ءِ ] (اِخ ) رجوع به ابن باجه شود.
-
آون پاس
لغتنامه دهخدا
آون پاس . [ وِم ْ ] (اِخ ) آوِمْپاس . مصحف نام ابن باجه ، نزد مردم اروپا.
-
شرق
لغتنامه دهخدا
شرق . [ ش َ ] (اِخ )اقلیمی است به باجه در اندلس . (از معجم البلدان ).
-
باجات
لغتنامه دهخدا
باجات . (معرب ، اِ) ج ِ باج و باجه (معرب با). باها. واها. (ربنجنی ).
-
box office
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باجه بلیط فروشی، گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
-
باجی
لغتنامه دهخدا
باجی . (اِخ ) ابوحفص عمربن محمودبن غلاب مقری باجی . ابوطاهر سلفی گوید: از باجه ٔ افریقا و اهل قرآن و صالح بود. مولدش را پرسیدم گفت رجب 434 هَ . ق . بباجةالقمح بود نه در باجه ٔ اندلس ، و در صفر 520 درگذشت . (از معجم البلدان ).
-
شعبه
واژگان مترادف و متضاد
۱. رشته، شاخه ۲. بخش، قسمت ۳. آژانس، باجه، فرع، نمایندگی ۴. باند، دسته، فرقه، گروه
-
طوطالقة
لغتنامه دهخدا
طوطالقة. [ ق َ ] (اِخ ) شهری است به اندلس از اقلیم باجه و بدانجا کان سیم یافته شود. (معجم البلدان ).
-
drive-through restaurant
غذاخوری بگیروبِران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی بنگاه پذیرایی که در آن سفارش سرنشینان خودروها ازطریق باجه در اختیار آنها قرار میگیرد تا در جای دیگر صرف کنند متـ . رستوران بگیروبِران