کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باب نو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
باب العجلة
لغتنامه دهخدا
باب العجلة. [ بُل ْ ع ِ ل َ ] (اِخ ) یکی از چهار در دیوار شمالی مسجد حرام : ...چون از آن (باب الوسیط) بگذری سوی مشرق باب العجلة است بیک طاق ،... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 106).
-
باب العراق
لغتنامه دهخدا
باب العراق . [ بُل ْ ع ِ ] (اِخ ) یکی از دروازه های شهر حلب : و دیگر دروازه های اطراف شهر را [ هلاکو ] بر امرا و نوئینان قسمت کرده بمحاربه و محاصره مشغول شد و باندک زمانی از باب العراق بشهر حلب درآمد... (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 98).
-
باب العطارین
لغتنامه دهخدا
باب العطارین . [ بُل ْ ع َطْ طا ] (اِخ ) یکی از پنج دروازه ٔ قرطبه در اندلس . (الحلل السندسیه ج 1 ص 269).
-
باب العقاب
لغتنامه دهخدا
باب العقاب . [بُل ْ ع ُ ] (اِخ ) از دروازه های شهرالمریه در اندلس بوده است که بر بالای آن شکل عقابی از سنگ نقش است و دارای منظره ٔ شگفتی است . (الحلل السندسیه ج 1 ص 202)
-
باب العید
لغتنامه دهخدا
باب العید. [ بُل ْ ] (اِخ ) یکی از ده دروازه ٔ قصر المعز لدین اﷲ در مصر : ... و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین هر یک را نامی بدین تفصیل ... باب العید... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 62).
-
باب العین
لغتنامه دهخدا
باب العین . [ بُل ْ ع َ ] (اِخ ) یک از نه دروازه ٔ بیت المقدس : ... و در پهنای مسجد دریست مشرقی که آنرا باب العین گویند که چون از این در بیرون روند و بنشیبی فروروند آنجا چشمه ٔ سلوان است . (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 39).
-
باب الغربة
لغتنامه دهخدا
باب الغربة. [ بُل ْ غ ُ ب َ ] (اِخ )دروازه و کویی به بغداد. (عیون الانباء ج 1 ص 262).
-
باب الغلة
لغتنامه دهخدا
باب الغلة. [ بُل ْ ؟ ] (اِخ ) دروازه ای به بغداد. (عیون الانباء ج 1 ص 303).
-
باب الفارسیین
لغتنامه دهخدا
باب الفارسیین . [بُل ْ رِ سی یی ] (اِخ ) در شعر ابوذؤیب آمده است :فأقسم ما اِن باله ُ لطمیةُیفوح بباب الفارسیین بابها.(معرب جوالیقی چ قاهره 1361 هَ . ق . ص 51 س 5).
-
باب الفتح
لغتنامه دهخدا
باب الفتح . [ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) دروازه ای به اشبیلییه در اسپانیا. (عیون الانباء ج 2 ص 65).
-
باب الفتوح
لغتنامه دهخدا
باب الفتوح . [ بُل ْ ف ُ ] (اِخ ) یکی از ده دروازه ٔ قصرالمعزلدین اﷲ در مصر : ... و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین هر یک را نامی بدین تفصیل ... باب الفتوح ... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 62). || یکی از پنج دروازه ٔ شهر قاهره : صفت شهر قاهره ،...
-
باب الفرادیس
لغتنامه دهخدا
باب الفرادیس . [ بُل ْ ف َ ](اِخ ) دروازه ای به دمشق . (عیون الانباء ج 2 ص 249).
-
باب الفراق
لغتنامه دهخدا
باب الفراق . [ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) دروازه ایست بحلب :... آنگاه بحلب رفته درباب انطاکیه نزول فرمود [ هلاکو ] دیگر دروازه های اطراف شهر را بر امرا و نوینان قسمت کرد بمحاصره و محاربه مشغول شد و باندک زمانی مغولان از باب الفراق بشهر حلب درآمده به قتل و غا...
-
باب الفرج
لغتنامه دهخدا
باب الفرج . [ بُل ْ ف َ رَ] (اِخ ) دروازه ای بدمشق . (عیون الانباء ج 2 ص 167).
-
باب الفردوس
لغتنامه دهخدا
باب الفردوس . [ بُل ْ ف ِ دَ ] (اِخ ) درب خانه ٔ عظیمی است در دارالخلافه ٔ بغداد. (معجم البلدان ).