کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بابل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
زر بابل
لغتنامه دهخدا
زر بابل . [ زَرْ رِ ب ِ ] (اِخ ) از رؤسای آبای اسرائیل که در اورشلیم به بنا نمودن خانه خدا دست زد. رجوع به ایران باستان ج 2 صص 947- 950 و عیون الانباء ص 103 و فارسنامه ٔ ابن البلخی چ گای لیسترانج ص 54 و زروبابل در همین لغت نامه شود.
-
ساحر بابل
لغتنامه دهخدا
ساحر بابل . [ ح ِ رِ ب ِ ] (اِخ ) کنایه از هاروت است که گویند یکی از آن دو فرشته است که در چاه بابل سرازیر آویخته بعذاب الهی گرفتارند. اگر کسی بسر آن چاه بطلب جادوئی رود او را تعلیم دهند : گر شود آگه از استادی آن غمزه کمال پیش او ساحربابل رضی اﷲ زند....
-
بابل السوق
لغتنامه دهخدا
بابل السوق . [ ب ِ لِس ْ سو ] (اِخ ) محلی نزدیک دمشق .
-
بابل پشت
لغتنامه دهخدا
بابل پشت . [ ب ُ پ ُ ] (اِخ ) یکی از نواحی مشهدسر. (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 116 قسمت انگلیسی چ قاهره 1342 هَ . ق .). دهی از دهستان پازوار بخش بابلسر شهرستان بابل در 3هزارگزی جنوب بابلسر، کنار شوسه ٔ بابل به بابلسر. دشت ، معتدل مرطوب ، ...
-
بابل خانه
لغتنامه دهخدا
بابل خانه . [ ب ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) لولی خانه و خرابات .(آنندراج ). فاحشه خانه و جنده خانه . (ناظم الاطباء).
-
بابل خواجه
لغتنامه دهخدا
بابل خواجه . [ ب ُ خوا / خا ج ِ ] (اِخ ) رودیست بسرزمین فارس آبش شیرین و گوارا از چشمه ٔ مورد برخاسته در کوشک قاسم بلوک خواجه بآب چشمه ٔ زنجیران خواجه پیوسته رودخانه ٔ هُنیفقان شود پس از تنگ فیروزآباد گذشته رودخانه ٔ فیروزآباد شود. (فارسنامه ٔ ناصری ...
-
بابل کنار
لغتنامه دهخدا
بابل کنار. [ ب ُ ک ِ ] (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ بارفروش ، دارای پانزده قریه . مساحت آن یک فرسنگ در یک فرسنگ ، مرکز آن درازکلا، حد شمالی آن بلوک گنج افروز و حد شرقی آن بلوک شیرگاه و حد جنوبی آن بلوک لفور و حد غربی آن بلوک بندپی باشد. رجوع به سفرنامه ٔ...
-
چاه بابل
لغتنامه دهخدا
چاه بابل . [ هَِ ب ِ / ب ُ ] (اِخ ) چاهی در بابل که هاروت و ماروت در آن محبوس اند. (آنندراج ). چاهی در بابل که دو ملک هاروت و ماروت در آن حبس میباشند. (ناظم الاطباء). چاهی که در آن هاروت و ماروت محبوسند. (فرهنگ نظام ).
-
Old Babylonian period
دورۀ بابل کهن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای در تاریخ میانرودان جنوبی در فاصلۀ زمانی 2000 تا 1600 ق.م شامل دورۀ ایسینـ لارسا در نیمۀ اول و سلسلۀ آموری در نیمۀ دوم
-
Middle Babylonian period
دورۀ بابل میانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای که از زمان سقوط سلسلۀ کاسی و روی کار آمدن سلسلۀ دوم ایسین تحت فرمانروایی نَبوکدنَصَر اول از 1126 تا 1104 ق.م شروع میشود و تا قدرت یافتن کلدانیان در حدود 800 ق.م ادامه مییابد
-
Neo-Babylonian period
دورۀ بابل نو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای در تاریخ جنوب میانرودان از حدود 688 ق.م که با آمدن اقوام کلدانی و آرامی و همچنین شروع مناسبات میان بابل و امپراتوری آشور نو آغاز میشود و تا سقوط آشور و قدرت گرفتن امپراتوری بابل نو و سرانجام فتح بابل به دست کورش بزرگ در سال ...
-
بابل قله سی
لغتنامه دهخدا
بابل قله سی . [ ب ِ ق ُ ل َ ] (اِخ ) (برج بابل ) نامی است که در توراة بیک برج آسمانخراشی داده شده که اولاد نوح در وادی سنجار شروع بساختن آن کردند و میخواستند آنرا تا آسمان ها بلند کنند، حق تعالی برای مجازات این گستاخی خودپسندانه زبان کارگران این بنا ...
-
جستوجو در متن
-
بابلی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به بابِل، از شهرهای قدیم در ساحل فرات در عراق کنونی) [عبری. فارسی] bābeli ۱. مربوط به بابِل.۲. از مردم بابِل.۳. تهیهشده در بابِل: کمان بابلی.
-
Babel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بابل، شهر و برج قدیم بابل