کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بابلسر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بابلسر
لغتنامه دهخدا
بابلسر. [ ب ُ س َ ] (اِخ ) بندر بابلسر که نام قدیم آن مشهدسر بوده در 18 هزارگزی شمال بابل کنار دریای مازندران و مصب رودخانه ٔ بابل واقع گردیده ، مختصات جغرافیائی آن بشرح زیر است :طول 52 درجه و 39 دقیقه و 30 ثانیه ، عرض 36 درجه و 43 دقیقه ، اختلاف ساع...
-
جستوجو در متن
-
مشهدسر
لغتنامه دهخدا
مشهدسر. [ م َ هََ س َ ] (اِخ ) مشهدسرا. نام کنونی آن بابلسر است . رجوع به بابلسر و ماده ٔ بعد شود.
-
کاله عرب خیل
لغتنامه دهخدا
کاله عرب خیل . [ ل ِ ع َ رَ خ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش بابلسر شهرستان بابل ، که در 9هزارگزی شمال بابلسر کنار شوسه ٔ بابلسر به به نمیر واقع است دشت ، معتدل و مرطوب است . و 1500 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ تالار و چاه تأمین میشود. ...
-
رودبار بست
لغتنامه دهخدا
رودبار بست . [ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش بابلسر شهرستان بابل است . این دهستان در جنوب بابلسر و مغرب راه شوسه ٔبابلسر به بابل واقع است و شعب رودخانه ٔ کاری و بابل از این دهستان میگذرد و برخی از دیههای آن را مشروب میسازد. محصول عمده ٔ دهستا...
-
قادی محله
لغتنامه دهخدا
قادی محله . [ م َ ح َ ل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودبست بخش بابلسر شهرستان بابل . در 7000گزی جنوب بابلسر و2000 گزی باختر شوسه ٔ بابلسر به بابل و در دشت واقعو هوای آن معتدل و مرطوب و مالاریائی است . 100 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و رودخانه ٔ ک...
-
بابل پشت
لغتنامه دهخدا
بابل پشت . [ ب ُ پ ُ ] (اِخ ) یکی از نواحی مشهدسر. (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 116 قسمت انگلیسی چ قاهره 1342 هَ . ق .). دهی از دهستان پازوار بخش بابلسر شهرستان بابل در 3هزارگزی جنوب بابلسر، کنار شوسه ٔ بابل به بابلسر. دشت ، معتدل مرطوب ، ...
-
درزی کلا شیخ
لغتنامه دهخدا
درزی کلا شیخ . [ دَ ک َ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بانصر بخش بابلسر شهرستان بابل واقع در 5 هزار و پانصد گزی شمال بابل و کنار راه شوسه ٔ بابل به بابلسر با 780 تن سکنه . آب آن از چاه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
درزیکلا
لغتنامه دهخدا
درزیکلا. [ دَ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پازوار بخش بابلسر شهرستان بابل واقع در 8 هزارگزی شمال بابل و کنار راه شوسه ٔ بابل به بابلسر با 320 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هراز و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
کردکلا
لغتنامه دهخدا
کردکلا. [ ک ُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پازوار بابلسر شهرستان بابل . معتدل و مرطوب است و 185 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
شلمبیک
لغتنامه دهخدا
شلمبیک . [ ش َ ل َ ] (اِ) گیاهی است خودرو که در بعض نقاط مازندران از جمله بابلسر و بهشهر یافت شود. برگ آن بالتمام چون برگ ترب باشد آنرا در آش کنند. (یادداشت مؤلف ).
-
باقرتنگه
لغتنامه دهخدا
باقرتنگه . [ ق ِ ت َ گ َ ] (اِخ ) از دهات بلده (دهستان پازوار) حومه ٔ مشهد سر. (از مازندران و استرآباد رابینو ترجمه ٔ وحید مازندرانی ص 74 و 157). در فرهنگ جغرافیائی آمده است : دهی است از دهستان حومه ٔ بخش بابلسر شهرستان بابل که در 4 هزارگزی خاور بابل...
-
کله بست
لغتنامه دهخدا
کله بست . [ ک َ ل ِ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان رودبست است که در بخش بابلسر شهرستان بابل واقع است و 900 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
دیوکلا
لغتنامه دهخدا
دیوکلا. [ وْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بانصر بخش بابلسر شهرستان بابل در 5 هزارگزی شمال بابل با 950 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
-
کاری سر
لغتنامه دهخدا
کاری سر. [ س َ ] (اِخ ) نام رود بابل آنگاه که رود بابل از چهل آب فیروزکوه سرچشمه میگیرد و در بابلسر بنام رود بابل نامیده میشود. || نام موضعی بدانجا.