کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بئس القرین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بئس القرین
/be'salqarin/
معنی
همنشین بد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بئس القرین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] be'salqarin همنشین بد.
-
واژههای مشابه
-
بِئْسَ
فرهنگ واژگان قرآن
بد
-
بئس البدل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] be'salbadal عوض و جانشین بد.
-
بئس المصیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] be'salmasir ۱. عاقبت بد؛ جای بازگشت بد.۲. [مجاز] دوزخ.
-
بنات بئس
لغتنامه دهخدا
بنات بئس . [ ب َ ت ُ ب ِءْس ْ ] (ع اِ مرکب ) از اسماء داهیه است . دواهی . (از المرصع).
-
جستوجو در متن
-
عرین
لغتنامه دهخدا
عرین . [ ع َ ] (ع اِ) بیشه و درختستان که جای شیر و کفتار و گرگ و مار باشد. (منتهی الارب ). بیشه . (دهار). جایگاه شیر. آرامگاه شیر.خانه ٔ شیر. (زمخشری ). مأوای اسد و کفتار و گرگ و مار. (از اقرب الموارد). بیشه و صحرایی پردرخت ، و شیررا اکثر به آن نسبت...