کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایوق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایوق
واژهنامه آزاد
نام روستايي در آذربايجان شرقي از توابع سراب - مهربان
-
واژههای همآوا
-
عیوق
لغتنامه دهخدا
عیوق . [ ع َی ْ یو ] (اِخ ) ستاره ای است خرد روشن سرخ رنگ ، بطرف راست کهکشان که پیرو ثریا باشد. اصل آن بر وزن فیعول است و چون یاء ساکن و واو بدنبال هم آمده اند، به یاء مشدد تبدیل شده اند. (از منتهی الارب ). آن را عیوق از آن گویند که او گویا نگهبان ثر...
-
عیوق
فرهنگ فارسی معین
(عَ یُّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - نام ستاره ای نورانی در صورت فلکی ارابه ران در امتداد کهکشان راه شیری . 2 - نماد فاصله و دوری .
-
عیوق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (نجوم) 'ayyuq ستارهای سرخرنگ و روشن در طرف راست کهکشان در صورت فلکی ممسکالاعنه.
-
جستوجو در متن
-
سکاکی
لغتنامه دهخدا
سکاکی . [ س َک ْ کا ] (اِخ ) از ماوراءالنهر بود، و اهل سمرقند به او بسیار معتقد بودند،و بی نهایت تعریف میکنند. اما در موقعی که در سمرقندبودم . هرچند تفحص نمودم که از نتایج طبع او چیزی معلوم کنم چنانکه تعریف میکنند پیدا نشد. از همه جوابی که عاجز می شد...